نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
و نؤمن به إيمان من عاين الغيوب، و وقف على الموعود، إيمانا نفى إخلاصه الشّرك و يقينه الشّك (3) و نشهد أن لا إله إلّا اللّه وحده لا شريك له، و أنّ محمّدا عبده و رسوله شهادتين تصعدان القول، و ترفعان العمل. لا يخفّ ميزان توضعان فيه و لا يثقل ميزان ترفعان عنه. (4) أوصيكم، عباد اللّه، بتقوى اللّه الّتي هي الزّاد و بها المعاد: زاد مبلّغ، و معاد منجح. دعا إليها أسمع داع، و وعاها خير واع. فأسمع داعيها، و فاز واعيها. (5) عباد اللّه، إنّ تقوى اللّه حمت أولياء اللّه محارمه، و ألزمت كنند[ه است]. (2) و ايمان آوريم به او همچو ايمان كسى كه يقين بدانست و عالم شد غيبها را، و باستاد و يقين شد [او را] بر وعده داده، ايمانى [كه] نفى كرد اخلاص او شرك را، و يقين او شك را. (3) و گواهى دهيم ما كه نيست خدا جز او [كه] خداى يگانه است او [و] نيست انبازى مر او را، و بدرستى كه محمّد بنده او و رسول او، دو گواهى كه بر بالا مىبرند گفتار را، و برمىدارند عمل را، سبك نباشد ترازو[يى] كه بنهند اين دو شهادت را در او، و گران نباشد ترازويى كه بردارند اين شهادتين را از او. (4) وصيّت مىكنم شما را بندگان خدا به تقواى خدا، آنك اوست زاد و توشه، و به اوست باز گشتن جاى، زادى كه رساننده است به منزل، و معادى [كه] فيروزى دهنده [است]، بخواند وا او شنواترين خواننده، و نگهداشت آن را بهترين نگاه دارند، پس بشنوانيد خواننده آن تقوا، و فيروزى يافت نگهدارنده آن، يعنى على- عليه السّلام. (5) بندگان خدا بدرستى كه تقواى خدا