نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
فارحم أنين الآنّة، و حنين الحانّة اللّهمّ فارحم حيرتها في مذاهبها، و أنينها في موالجها اللّهمّ خرجنا إليك حين اعتكرت علينا حدابير السّنين، و أخلفتنا مخايل الجود، فكنت الرّجاء للمبتئس، و البلاغ للملتمس. (2) ندعوك حين قنط الأنام، و منع الغمام، و هلك السّوام، ألّا تؤاخذنا بأعمالنا، و لا تأخذنا بذنوبنا. و انشر علينا رحمتك بالسّحاب المنبعق، و الرّبيع المغدق، و النّبات المونق، سحّا وابلا، تحيي به ما قد مات، و تردّ به ما قد فات. (3) اللّهمّ سقيا منك محيية مروية، تامّة عامّة، طيّبة مباركة، هنيئة مريعة، زاكيا نبتها، ثامرا فرعها، ناضرا ورقها، تنعش بها الضّعيف من عبادك، و تحيى بها خدا رحمت كن سرگشته شدن او را در جاىهاى رفتن او، و ناله او از در رفتن در موضع آن، اى بار خداى بيرون آمديم ما به تو آن هنگام كه باز داشته شد زبر ما خشك شدن سالها، و خلاف كرد با ما مواضع گمان بردن باران، پس بودى تو اميد [براى] نوميد شونده، و رسانيدن [براى] التماس كننده.(2) مىخوانيم تو را آن هنگام [كه] نوميد شدند آفريدگان، و باز داشتند [از باريدن] ابر[هاى آسمان]، و هلاك شدند چرندگان، كه فرانگيرى ما را به عملهاى ما، و فرانگيرى ما را به گناهان ما، پراكنده كن بر ما رحمت خود را به ابرى آب ريزاننده، و بهارى بسيار باران آورنده، و گياه عجب آورنده، باران بزرگ قطره، زنده شود به او آنچه مرده شد، و باز گردد به او آنچه فوت شد. (3) اى بار خدا طلب آب مىكنم از تو [كه] زنده كننده سيراب كننده [باشد]، تمام كننده [به همه وا رسنده]، پاكيزه كنند[ه] بركت دهنده، گوارنده فراخى آورنده، افزاينده رسته آن، ميوه دهنده شاخ آن، تازه كننده برگ آن، بردارى به آن