نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
و الشّبهة المغدفة، و إنّ الأمر لواضح، و قد زاح الباطل عن نصابه، و انقطع لسانه عن شغبه. و ايم اللّه لأفرطنّ لهم حوضا أنّا ماتحه، لا يصدرون عنه بريّ، و لا يعبّون بعده في حسي. (4) منها: فأقبلتم إليّ إقبال العوذ المطافيل على أولادها، تقولون: البيعة البيعة قبضت كفّي فبسطتموها، و نازعتكم يدي فجاذبتموها. (5) گروه ستم كنند[ه] در آ[نها است] خشم و كينه و زهر و شبهه بسيار. و بدرستى كه امر [اين شبهه] روشن است، و بدرستى كه دور و زائل شد باطل بر اصل خود، و منقطع شد زبان او از انگيختن شرّ و بدى او، و سوگند مىخور[م] به خدا هر آينه پر كنم براى ايشان حوضى كه من متصرّف و آب دهنده آنم، باز نگردند از آن به سيرابى، و نياشامند بعد از او در دشت. (4) [بعضى از آن خطبه است]: پس رو آورديد شما به من چون رو آوردن شتر ماده كه بچّه با او بود بر فرزندان او، [و] مىگفتيد: بيعت بيعت با هم گرفتم كفم را بگسترانيديد آن را، و منازعت كردم با شما دست من كه مىكشيد[يد] آن را. (5) اى بار خدا بدرستى كه طلحه و زبير قطع رحم