نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
اللّهمّ إنّا خرجنا إليك من تحت الأستار و الأكنان، و بعد عجيج البهائم و الولدان، راغبين في رحمتك، و راجين فضل نعمتك، و خائفين من عذابك و نقمتك. (4) اللّهمّ فاسقنا غيثك و لا تجعلنا من القانطين، و لا تهلكنا بالسّنين، و لا تؤاخذنا بما فعل السّفهاء منّا، يا أرحم الرّاحمين. (5) اللّهمّ إنّا خرجنا إليك نشكو إليك ما لا يخفى عليك، حين ألجأتنا المضايق الوعرة، و أجاءتنا المقاحط المجدبة، و أعيتنا المطالب المتعسّرة، و تلاحمت علينا الفتن المستصعبة. (6) اللّهمّ إنّا نسألك ألّا تردّنا خائبين، و لا تقلبنا واجمين. و لا تخاطبنا بذنوبنا، و لا تقايسنا بأعمالنا. (7) را.اى بار خدا بدرستى كه بيرون آمديم با تو از زير پردهها و خانهها و پوششها، و پس از برداشتن آواز [و] ناله چهار پايان و كودكان، رغبت نمايندگانيم در رحمت تو، و اميد دارندگان زيادتى نعمت تو را، و ترسندگان از عذاب تو و عقوبت انكار تو. (4) اى بار خداى سقايت كن ما را باران تو [را]، و مگردان ما را از نوميد شوندگان، و هلاك مكن ما را به قحطها، و فرا مگير ما را بدانچه كردند بىخردان از ما، اى رحمت كنندهتر رحمت كنندگان. (5) اى بار خدا بدرستى كه بيرون شديم با تو [كه] شكايت مىكنيم به تو آنچه پوشيده و پنهان نيست بر تو، آن هنگام [كه] بيچاره گردانيد ما [را] تنگىهاى درشت، و آورد ما را قحطها[ى] تنگى آورنده، و درمانده كرد ما را طلب كردن دشوار آينده، و بسيار شد و جمع آمد بر ما فتنهها[ى] دشوار آينده. (6) اى خدا بدرستى كه سؤال مىكنيم تو را كه باز نگردانى ما را بىبهرگان، و وا نگردانى ما را اندوه كنان، و خطاب نكنى ما را به گناه ما، و مكن به ما آنچه مستحق باشيم به عملهاى بد ما. (7) اى بار خداى پراكنده كن بر ما باران خود و بركت خود، و روزى خود و