نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
فأفق أيّها السّامع من سكرتك، و استيقظ من غفلتك، و اختصر من عجلتك، و أنعم الفكر فيما جاءك على لسان النّبيّ الأمّيّ (ع) و ممّا لا بدّ منه و لا محيص عنه، و خالف من خالف ذلك إلى غيره، و دعه و ما رضي لنفسه. (4) وضع فخرك، و احطط كبرك، و اذكر قبرك، فإنّ عليه ممرّك، و كما تدين تدان، و كما تزرع تحصد، و ما قدّمت اليوم تقدم عليه غدا، فأمهد لقدمك، و قدّم ليومك. فالحذر الحذر أيّها المستمع و الجدّ الجدّ أيّها الغافل «و لا ينبّئك مثل خبير». (5) إنّ من عزائم اللّه في الذّكر الحكيم، الّتي عليها يثيب و يعاقب، شنونده از مستى خود و بيدار شو از غفلت خود، و كوتاه كن از شتاب و دنياى خود، و نيك گردان فكر را در آنچه آمد به تو بر زبان پيغمبر امّى نا نويسنده، و از آنچه ناچار باشد از [آن] و نيست گريز از [آن]، و خلاف كن با آن كس كه خلاف كند اين را وا غير [آن]، و دست بدار [او را] وا آنچه بپسنديدى براى نفس خود. (4) و بنه بزرگى خود را، و بيفكن تكبّر خود را، و ياد كن گور خود را، بدرستى كه بر او [است] ممّر و گذشتن تو، و چنان كه جزا دهى تو جزا دهند تر[ا]، و چنان كه بكارى بدروى، و آنچه تقدّم دارى امروز برسى بر او فردا، پس بگستر براى قدم خود، و پيش بفرست براى روزگار خود، پس بپرهيز بپرهيز اى شنوده و جدّ كن و كوشش اى غافل شونده، و آگاه نكند ترا [از حقيقت كارها هيچ آگاه كننده] مانند دانا و آگاه. (5) بدرستى كه از واجبات خدا [كه] در ذكر حكيم، يعنى قرآن محكم و گويند لوح محفوظ [است] آنك بر آن جزا دهد و عقوبت كند، و به آن راضى شود و خشم