نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
و أقام من شواهد البيّنات على لطيف صنعته، و عظيم قدرته. ما انقادت له العقول معترفة به، و مسلّمة له. (1) و نعقت في أسماعنا دلائله على وحدانيّته، و ما ذرأ من مختلف صور الأطيار الّتي أسكنها أخاديد الأرض، و خروق فجاجها و رواسي أعلامها: من ذوات أجنحة مختلفة، و هيئات متباينة، مصرّفة في زمام التّسخير، و مرفرفة بأجنحتها في مخارق الجوّ المنفسح، و الفضاء المنفرج. (2) كوّنها بعد إذ لم تكن في عجائب صور ظاهرة، و ركّبها في حقاق مفاصل محتجبة، و منع بعضها بعبالة خلقه حركات، و اقامت كرد از مخلوقات حجّتهاى روشن بر لطيفى صنعت او، و بزرگى قدرت او آنچه [را كه] منقاد باشند مر او را عقلها [در حالى كه] معترف شده[اند] به آن و گردن نهاده مر او را.(1) و آواز كرد در گوشهاى ما دليلهاى او بر يگانگى او تعالى، و آنچه بيافريد از اختلاف صورتها[ى] مرغان آنك آرامانيد آن را [در] شكافهاى زمين، و شكافهاى راهها[ى] آن، و [در سر] كوههاى استوارهاى آن: از خداوندان پرهاى مختلفه، و صورتهاى جدا شونده، گرداننده [شده] در مهارهاى رام كننده، و جنباننده [و] وا هم گشاده پرهاى خود در شكافهاى هواء فراخ، و فراخ ناى گشاده (2) [پديد آورد آن مرغان را و] حاصل شد پس از آن كه نبود در عجايب صورتهاى ظاهره، و تركيب كرد آن را در حقّهاى مفصلهاى پوشيده و باز داشته، و باز داشت بعض آن را به بزرگى خلق و گرانى چون شتر مرغ، آن كه