نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ. (30) و أمّا الظّلم الّذي يغفر فظلم العبد نفسه عند بعض الهنات. و أمّا الظّلم الّذي لا يترك فظلم العباد بعضهم بعضا. (31) القصاص هناك شديد، ليس هو جراحا بالمدى و لا ضربا بالسّياط، و لكنّه ما يستصغر ذلك معه. (32) فإيّاكم و التّلوّن في دين اللّه فإنّ جماعة فيما تكرهون من الحقّ، خير من فرقة فيما تحبّون من الباطل. و إنّ اللّه سبحانه لم يعط أحدا بفرقة خيرا ممّن مضى، و لا ممّن بقي. (33) يا أيّها النّاس طوبى لمن شغله عيبه عن عيوب النّاس و طوبى لمن لزم بيته، و أكل قوته، و اشتغل بطاعة ربّه، و بكى على معصيته به او، و بيامرزد آنچه جز از آن است». (30) و امّا ظلمى كه بيامرزند [آن را] پس ظلم [كردن] بنده است كه با نفس خود كرده باشد نزديك بعضى از خصلتهاى شر و منكرات، و امّا آن ظلمى كه ترك نكنند [آن را]، پس ظلم بندگان است بعضى ايشان را مر بعضى را. (31) قصاص [در] آنجا سخت باشد، نباشد آن [قصاص] جراحت به كاردها و نه زدن به تازيانهها، و ليكن آن قصاص آنچه باشد خرد باشد آن جراحت كارد با او. (32) پس بر شما باد، رنگها نمودن در دين خدا بدرستى كه جماعت در آنچه كراهت مىداريد از حق، بهتر باشد از فرقت در آنچه دوست مىداريد از باطل، و بدرستى كه خداى تعالى نداد يكى را به [سبب] فرقت [نيكى را: نه] از آن كس كه بگذشت، و نه از آن كه باقى ماند. (33) اى مردمان خنك باد مر آن كس را كه مشغول كند او را عيب او از عيبهاى مردم را و خنك باد مر آن كس را كه ملازم باشد خانه خود را، و بخورد قوت خود را،