نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
فمن شواهد خلقه خلق السّماوات موطّدات بلا عمد، قائمات بلا سند. دعاهنّ فأجبن طائعات مذعنات، غير متلكّئات و لا مبطئات. (4) و لو لا إقرارهنّ [له] بالرّبوبيّة و إذعانهنّ بالطّواعية، لما جعلهنّ موضعا لعرشه، و لا مسكنا لملائكته، و لا مصعدا للكلم الطّيّب و العمل الصّالح من خلقه. (5) جعل نجومها أعلاما يستدلّ بها الحيران في مختلف فجاج الأقطار. لم يمنع ضوء [نور]ها ادلهمام سجف اللّيل المظلم، و لا استطاعت جلابيب سواد الحنادس أن تردّ ما شاع في السّماوات من تلألؤ نور القمر. (6) فسبحان من لا يخفى عليه سواد غسق داج، و لا ليل ساج، آسمانها [است كه] بر جا بداشته و استوار كرده، بىستونها، استاده بىتكيه گاه، بخواند ايشان را [به آن كه موجود شوند] پس اجابت كردند فرمان برندگان گردن نهندگان، غير با پس استندگان، و نه درنگ كنندگان. (4) و اگر ن[بود] براى اقرار ايشان به پروردگارى [او]، و گردن نهادن ايشان به طاعتها، نگردانيدى ايشان را جايگاه به عرش خود، و نه جاى آرام مر فرشتگان خود را، و نه بر جاى بر شدن مر كلمه طيّب و توحيد را، و عمل صالح از خلق او. (5) بكرد ستارگان را نشانها كه راه يابد به آن متحيّر[ان] در اختلاف كردن شكاف- هاء كوههاى نواحىها، باز نداشت روشنى نور آن [ستارگان را] سخت سياه شدن پرده شب تاريكى دهنده، و نتوانست پردههاى سياهى تاريكىهاى شب كه رد كند آنچه عام است در آسمانها از درخشيدن نور قمر. (6) پس پاك است و منزّه آن كس كه پنهان نيست بر او سياهى اوّل تاريكى شب، و نه شبى ساكن در جاىهاى زمينهاى در گو افتادهها، و نه