نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
و يجلب الهمّ من اجتماع هؤلاء [القوم] على باطلهم، و تفرّقكم عن حقّكم. (9) فقبحا لكم و ترحا، حين صرتم غرضا يرمى: يغار عليكم و لا تغيرون، و تغزون و لا تغزون، و يعصى اللّه و ترضون (10) فإذا أمرتكم بالسّير إليهم في أيّام الحرّ قلتم: هذه حمارّة القيظ، أمهلنا يسبّخ عنّا الحرّ، و إذا أمرتكم بالسّير إليهم في الشّتاء قلتم: هذه صبارّة القرّ، أمهلنا ينسلخ عنّا البرد. (11) كلّ هذا فرار من الحرّ و القرّ، فإذا كنتم من الحرّ و البرد تفرّون، فأنتم و اللّه من السّيف أفرّ (12) يا أشباه الرّجال و لا رجال حلوم الأطفال، و عقول ربّات الحجال، لوددت أنّى لم أركم و لم أعرفكم معرفة- و اللّه- جرّت ندما، و أعقبت و خدا بميراند دل را، و جمع آورد غم را از فراهم آمدن اين گروهان بر باطل ايشان، و جدا كردن شما را از حق شما. (9)پس زشتى باد مر شما را و اندوه باد، آن هنگام كه گشتيد شما نشانهاى كه تير اندازند، غارت كنند بر شما و غارت نمىكنيد شما، و غزا مىكنند با شما و غزا نمىكنيد شما با ايشان، و عصيان مىكنند خدا را و شما راضى مىشويد. (10) پس چون امر كنم شما را به رفتن به جهاد با ايشان در ايّام گرم و تابستان، گوييد شما: اين سختى گرماى تابستان است، مهلت ده ما را تا سبك شود از [ما] گرما، و چون امر كنم شما را به رفتن وا ايشان در زمستان گوييد شما: اين سختى سرماى زمستان است، مهلت ده ما را تا دور شود از ما سرما. (11) همه اين كه مىكنيد گريختن است از گرما و سرما، پس چون باشيد شما از گرما و سرما گريزان، پس شما به حقّ خدا كه از شمشير گريزندهتر[ايد]. (12) اى ماننده به مردان و نه مردان مر شما را خردهاى طفلان است، و عقلهاى زنان پرّدگيان بسيار حرص، دوست داشتم كه من نبينم شما را، و نشناسم شما را شناختنى، و به خدا كه بكشيد اين