قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح سلطان سنجر





  • آن صاحب عادل كه كار عدلش
    آن صدر كه در بارگاه جاهش
    آن طاهر طاهرنسب كه پاكى
    طاهر نبود گوهرى كه نشوش
    صدرا ملكا صاحبا تو آنى
    تدبير تو چون كار ملك سازد
    تمكين تو چون حكم شرع راند
    باد است به دست ستم ز عدلت
    خونست دل فتنه از شكوهت
    عفوت ز پى جرم كس فرستد
    حزمت به سر وهم راه داند
    رازى كه قضا رنگ آن نبيند
    گردون نپذيرد فساد و نقصان
    خورشيد كسوف فنا نبيند
    ملكى كه درو عزم ضبط كردى
    در حال برو ركنها بجنبد
    دهليز سراپرده ى رفيعت
    جنبان شده بينى به سوى حضرت
    گر ساير آن وحش و طير گردد زان پس همه وقتى به بارگاهت
    زان پس همه وقتى به بارگاهت



  • در دولت و دين گير و دار باشد
    تقدير ز حجاب بار باشد
    از گوهر او مستعار باشد
    در پرده ى پروردگار باشد؟
    كت ملك به جان خواستار باشد
    بر دست سليمان سوار باشد
    بر دوش مسيحا غيارباشد
    چونان كه به دست چنار باشد
    چونان كه دل كفته نار باشد
    نفس تو چنان بردبار باشد
    راى تو چنان هوشيار باشد
    نزد تو چو روز آشكار باشد
    تا قدر ترا يار غار باشد
    تا قصر ترا پرده دار باشد
    گر باره ى چرخش حصار باشد
    گر چون كه قافش وقار باشد
    تا روى سوى آن ديار باشد
    چون مورچه كاندر قطار باشد
    ور ساكن آن مور و مار باشد وفدى ز صغار و كبار باشد
    وفدى ز صغار و كبار باشد


/ 463