قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح مجدالدين ابوالحسن عمراني





  • طبعم به عرضه كردن دريا و كان رسيد
    هم وهم من به مقصد خرد و بزرگ تاخت
    اين دود عود شكر كه جانست مجمرش
    انده بمرد و مفسدت او ز دل گذشت
    رنجور باديه به فضاى ارم گريخت
    بلبل فصيح گشت چو بوى بهار يافت
    پرواز كرد باز هواى نا و مدح
    محبوب شد جهان كه ز اقليم رابعش
    محنت رود چو مدت عنف از زمانه رفت
    عالى سخن به حضرت عالى نسبت شتافت
    دستور شهريار جهان مجد دين كه دين
    محسود خسروان علي بن عمر كه عدل
    آن شه نشان كه قدرت شمشير سرفشان
    نقش بقا چو جلوه گرى يافت از ازل
    اى صاحبى كه از رقم مهر و كين تو
    در كاركرد كلك تو خسرو چو فتح كرد
    برخاست چرخ در طلب كبرياء تو
    از كبرياء تو خبرى هم نمي رسد
    در منزلى كه خصم تو نزل زمانه خورد مصروع كرد بر جگر مرگ قهر تو
    مصروع كرد بر جگر مرگ قهر تو



  • نطقم به تحفه دادن كون و مكان رسيد
    هم گام من به معبد پير و جوان رسيد
    بدريد آسمانه و بر آسمان رسيد
    شادى بزاد و منفعت او به جان رسيد
    مقهور هاويه به هواى جنان رسيد
    گل تازگى گرفت چو در بوستان رسيد
    وز فر او ار به زمين و زمان رسيد
    از چهره ى سخا و سخن كاروان رسيد
    نوبت رسد چو نوبت لطف جهان رسيد
    صاحب هنر به درگه صاحب قران رسيد
    از جاه او به منفعت جاودان رسيد
    از راى او به ريت نوشيروان رسيد
    در عهد او به خامه ى عنبر فشان رسيد
    منشور بخت او ز ابد آن زمان رسيد
    در كاينات نسخه ى سود و زيان رسيد
    حالى به سايه ى علم كاويان رسيد
    مي بودش اين گمان كه بدو در توان رسيد
    آنجا كه مرغ وهم و قياس و گمان رسيد
    از هفت عضو خصم تو يك استخوان رسيد هر لقمه اى كه خصم ترا در دهان رسيد
    هر لقمه اى كه خصم ترا در دهان رسيد


/ 463