قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح جلال الوزرا مجدالدين علي





  • اى جهان خاتم جان بخش ترا زير نگين
    طيره از طره ى خوشبوى تو عطار ختن
    حسن روى تو نماينده ترست از طاوس
    عقل در كوى تو اعراض نمود از فردوس
    دل برآنست كه تنها بكشد بار فراق
    هوس بار سرين تو بيفزود مرا
    سخن من ز پس پشت منه از پى آنك
    مسكن درد شد از هجر تو مسكين دل من
    آنكه گفتت كه مرا بر سر آتش بنشان
    از قرين تو همى رشك برم گرچه مرا
    صاحب عالم و عادل غرض علم و علو
    آنكه در ملك مرادش ز عدم كرد وجود
    عقلها را هنرش داد بلاغت تعليم
    ملكان يافته از طاعت او مسند و گاه
    راى او داده فلك را خبر سود و زيان
    شاد باش اى كف تو مايه ى صد ابر مطير
    حق گزاران هواى تو قلوب اند و رقاب
    پر كند نقد سخاى تو زمين را دامن
    بر اميد مدد رزق به سوى در تو گر شود عرق زمين ممتلى از هيبت تو
    گر شود عرق زمين ممتلى از هيبت تو



  • آسمان را ز جمال تو نظر سوى زمين
    خجل از عارض نيكوى تو صورتگر چين
    چنگ عشق تو رباينده ترست از شاهين
    طبع با روى تو بيزار شد از حورالعين
    تو بر اين باش كه تنها بكشى بار سرين
    كه ترا هست همه بار سرين بار سرين
    روى آن نيست كه بي روى تو باشم چندين
    مسكن درد همان به كه نباشد مسكين
    گو دگر جاى شو و بي خبر از من بنشين
    كرد با عز ابد لطف خداوند قرين
    صدر كونين جلال الوزرا مجدالدين
    وانكه در عقل ضميرش ز گمان ساخت يقين
    تيغها را قلمش كرد شجاعت تلقين
    خسروان داشته از دولت او تاج و نگين
    وهم او گفته جهان را سخن غ و سمين
    دير زى اى در تو جلوه گه چرخ برين
    كارداران رضاى تو شهورند و سنين
    بشكند بار عطاى تو فلك را شاهين
    هم به اول حركت سجده كند جان جنين سر برآرد ز مسامش چو عرق يوم الدين
    سر برآرد ز مسامش چو عرق يوم الدين


/ 463