قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در تهنيت عيد و مدح صاحب ناصرالدين طاهر





  • اى سراپرده ى سپيد و سياه
    شعله ى صبح روزگار دو رنگ
    از افق بركشيد شير علم
    هين كه بركرد مرغ و ماهى را
    شد يكى را سبك عنان شتاب
    اى بخار بحار كله ببند
    اى مرصع دوات و مصرى كلك
    روز عيدست و تهنيت شرطست
    به ملاقات بزم صاحب عصر
    ناصرالدين كه نوك خامه ى اوست
    طاهربن المظفر آنكه ظفر
    آنكه در زير سايه ى عدلش
    وانكه در جنب سايه ى قدرش
    وانكه او يونس است و گردون حوت
    راى او را مگر ملاقاتى
    اتفاقا به وجه گستاخى
    هرچه اين مي گشاد بند قبا
    اى غلامت به طبع بي اجبار
    هرچه در زير دور چرخ كبود قدرتت گشته در ازاء قدر
    قدرتت گشته در ازاء قدر



  • اى بلند آفتاب و والا ماه
    در زد آتش به آسمان دوتاه
    در جهان اوفتاد شور سپاه
    شغب از خوابگاه و خلوتگاه
    ديگرى را گران ركاب شناه
    وى عروس بهار حله بخواه
    وى همايون بساط و ميمون گاه
    عيد را تهنيت كنند به گاه
    به زمين بوس صدر انى شاه
    چهره پرداز نصر دين اله
    جز پى رايتش نداند راه
    طاعت كهربا ندارد كاه
    خواجه ى اختران نجويد جاه
    وانكه او يوسف است و گيتى چاه
    خواست افتاد با فلك ناگاه
    سوى او آفتاب كرد نگاه
    آن فرو مي كشيد پر كلاه
    وى مطيعت به طوع بي اكراه
    هرچه بر پشت جرم خاك سياه حمله ى شير و حيله ى روباه
    حمله ى شير و حيله ى روباه


/ 463