در تهنيت ماه رمضان و مدح مجد الدين ابوالحسن عمراني
مرحبا نو شدن و آمدن عيد صيام خرم و فرخ و ميمون و مبارك بادا مجد دين بوالحسن عمرانى آنكه به جود آنكه فرش ببرد آب ز كار برجيس صاعد و هابط گردونش ببوسند ركاب روضه ى خلد بود مجلس انسش ز خواص دولتى دارد طفل و خردى دارد پير در غناييست جهان از كرم او كه زكوة هر كرا چرخ به تيغ سخطش كرد هلاك هر كرا از تف كينش عطشى دارد قضا اى ترا گردش نه گنبد دوار مطيع پايه ى قدر و كمال تو برون از جنبش كند از راى مصيبت تو ملك فائده كسب تويى آن كس كه كشيده است بر اوراق فلك مه ز دور فلكى زير فلك راست چنانك نيست برتر ز كمال تو مقامى معلوم مستفاد نظر تست بقاى ارواح دست تو حكم تو گشادست قضا بر شب و روز حكم بر طاق مراد تو نهادند افلاكشرح رسم تو كند تير چو بردارد كلك شرح رسم تو كند تير چو بردارد كلك
حبذا واسطه ى عقد شهور و ايام بر خداوند من آن صدر كرم فخر كرام كف دستش يد بيضا بنمايد به غمام وانكه سهمش ببرد رنگ ز روى بهرام اشهب و ادهم گيتيش بخايند لگام موقف حشر بوددرگه بارش ز عوام شرفى دارد خاص و كرمى دارد عام عامل از عجز همى طرح كند بر ايتام نفخه ى صور نشورش ندهد روز قيام جگرش تر نكند چرخ جز از آب حسام وى ترا خواجه ى هفت اختر سياره غلام مايه ى حلم و وقار تو فزون از آرام خواهد از قدر رفيع تو فلك مرتبه وام خطوات قلمت خط خطا بر احكام معنى مه ز كلام آمده در تحت كلام بلى از پرده ى ابداع برون نيست مقام مستعار كرم تست نماى اجسام داغ طوع تو نهادست قدر بر دد ودام حزم در سلك رضاى تو كشيدند اجرامياد بزم تو خورد زهره چو بردارد جام ياد بزم تو خورد زهره چو بردارد جام
لطفا منتظر باشید ...
