قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح ناصرالدين طاهر و تهنيت رمضان و تحويل حمل





  • سايه افكند مه روزه و روز تحويل
    سايه اى نه كه شود از رخ خورشيد خجل
    سايه اى كز مدد مد سوادش دادست
    سايه اى كز طرف دامن فضلش دارند
    هر دو فرخنده و ميمون و مبارك بادند
    بركه بر ناصر دين صاحب عادل كه خداى
    انى سايه ى يزدان كه به عالى عتبه اش
    اى صلاحيت عالم را كلك تو ضمان
    سايه ى عدل تو واصل به وجود و به عدم
    نه سر امر تو در پيش ز شرم تغيير
    حيز حزم تو چونان به اصابت مملوست
    جامه ى جاه ترا نقش همى بست قضا
    به سر عجز رسد عون تو بي هيچ نشان
    خطبه بر مسرع حكم تو كند باد خفيف
    خجلت حلم تو دادست زمين را تسكين
    كوه اگر حلم ترا نام برد بي تعظيم
    كوه را زلزله چون كيك فتد در پاژه
    قبض ارواح كند تف سموم سخطت
    نشر اموات كند صوت صرير قلمت چون زمين را شرف مولد تو حاصل شد
    چون زمين را شرف مولد تو حاصل شد



  • روز مسعود مبارك مه ميمون جليل
    سايه اى نه كه بود بر در خورشيد ذليل
    دست كحال قضا ديده ى دين را تكحيل
    دوش خورشيد ردا تارك گردون اكليل
    چه مه روزه و ديگر چه و روز تحويل
    همه چيزيش بدادست مگر عيب و عديل
    نور خورشيد قدم مي ننهد بي تقبيل
    رزق ذريت آدم را كف تو كفيل
    منهى حزم تو آگه ز كير و ز قليل
    نه رخ راى تو بي رنگ ز ننگ تبديل
    كه درو همچو خلا گنج نيابد تعطيل
    واسمان جامه ى خودرنگ همي كرد به نيل
    به دم جور رسد عدل تو بي هيچ دليل
    خوشه از خرمن علم تو چند خاك قيل
    غيرت حكم تو دادست زمان را تعجيل
    ابر اگر دست ترا ياد كند بي تبجيل
    ابر را صاعقه چون سنگ فتد در قنديل
    بي جواز اجل و واسطه ى عزرائيل
    فارغ از مشغله ى صور و دم اسرافيل آسمان راه نظيرت بزد اندر تحصيل
    آسمان راه نظيرت بزد اندر تحصيل


/ 463