قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مدح خاقان اعظم ركن الدين قلج طفغاج خان





  • اى ترا گشته مسخر حشم ديو و پرى
    زانكه در نسبت ملك تو كه باقى بادا
    تويى آن سايه ى يزدان كه شب چتر تو كرد
    نامه ى فتح تو سياره به آفاق برد
    خسروا قاعده ى ملك چنان مي فكنى
    كه بدين سده ى ناموس فريدون بكنى
    تو كه صد سد سكندر كنى از گرد سپاه
    اى موازى نظر راى ترا نقش قدر
    راى اعلاى ترا كشف شود حالت بلخ
    در زواياش همه طايفه اى منقطعند
    تو سليمانى و اين طايفه موران ضعيف ظاهر و باطن ايشان همه پاى ملخ است
    ظاهر و باطن ايشان همه پاى ملخ است



  • كوش تا آب سليمان پيمبر نبرى
    هست امروز همان رتبت پيغامبرى
    آنكه در سايه ى او روز ستم شد سپرى
    كه بشارت بر فتح تو نشايد بشرى
    ملكا جاده ى انصاف چنان مي سپرى
    كه بدان پرده ى آواز كسرى بدرى
    خويشتن را سزد ار صد چو سكندر شمرى
    چه عجب ناقد اسرار قضا و قدرى
    گر برحمت سوى آباد و خرابش نگرى
    بوده خواهان تو عمرى به دعاى سحرى
    همه از خانه برون و همه از دانه برى چو شود كز سر پاى ملخى درگذرى
    چو شود كز سر پاى ملخى درگذرى


/ 463