قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در تعريف عمارت و مدح صاحب ناصرالدين طاهر





  • اى به خوبى و خرمى چو بهار
    عرصه ى صحن تو بهشت هوا
    از سپهرت به رفعت آمده ننگ
    گشته باطل ز ژس ديوارت
    در تو از مشكلات موسيقى
    كرده زان پس مكرران صدات
    معتدل عالمى كه در تو طيور
    بلعجب عرصه اى كه در تو وحوش
    كرگ تو پيل كشته بر تارك
    شير و گاو تو بي نزاع و غضب
    تيغ تركان رزمگاه ترا
    جام ساقى بزمگاه ترا
    موج در جوى تو فلك سرعت
    با تو رضوان نهاده پيش بهشت
    عمرها در عمارتت بوده
    سحر نقش ترا نموده سجود
    بزمگاه ترا هلال قدح
    ديلم و ترك رزمگاه ترا
    رمح اين چون شهاب آتش سوز وحش و طير شكارگاه ترا
    وحش و طير شكارگاه ترا



  • گشته در ديدها بهار نگار
    ذروه ى سقف تو سپهر عيار
    وز بهشتت به نزهت آمده عار
    آن دورنگى كه داشت ليل و نهار
    هرچه تقرير كرده موسيقار
    هم بر آن پرده سالها تكرار
    همه هم ساكن اند و هم طيار
    همه هم ابتند و هم سيار
    باز تو كبك خسته در منقار
    ابدالدهر مانده در بيكار
    آسمان كرده ايمن از زنگار
    مي پرستان نه مست و نه هشيار
    مرغ بر بام تو ملك هنجار
    چند كرت عصا و پا افزار
    دهر مزدور و آسمان معمار
    مردم ديدها هزار هزار
    همه وقتى پر آفتاب عقار
    هيچ كارى دگر نه جز پيكار
    تيغ آن چون مجره گوهردار خامه بي اضطراب داده قرار
    خامه بي اضطراب داده قرار


/ 463