قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در ستايش اسب صاحب ناصر الدين و تخلص به مدح او





  • اى زرين نعل آهنين سم
    اى باد صبا گرفته در گل
    سير تو به گرد خط ناورد
    بر دامن كسوت بهيمه ات
    با نرمى حشوهاى شانه ات
    ره گم نكنى و در تحرك
    مضطر نشوى ز بستن نعل
    وقت جو اگر ز عجلت طبع
    از بهر قضيم تو شود جو
    در خدمت داغ و طوق صاحب
    آن عالم كبريا كه عامست
    وهم از پى كبرياش مي رفت
    چون عاجز شد به طيره برگشت
    زان پس خبرش نيافت آرى
    اى پايه ى كبريات فارغ
    اى حكم ترا قضا پياپى
    صدر تو به پايه تخت جمشيد
    با راى تو ذره ايست خورشيد
    گردون به سر تو خورد سوگند بيدار نشد سپيده دم تاش
    بيدار نشد سپيده دم تاش



  • اى سوسن گوش خيزران دم
    با آتش تو چو ساق هيزم
    چون گرد سپهر سير انجم
    بربسته قضا خواص مردم
    بركنده قدر بروت قاقم
    چون گوى ز پاى سر كنى گم
    دردى ندهى ز اول خم
    بر گوشه ى آسمان زنى سم
    در سنبله ى سپهر گندم
    بس تجربهات بي تعلم
    چون رحمت ايزدش ترحم
    تا غايت اين رونده طارم
    يعنى كه نمي كنم تبرم
    آنجا كه برد پى تسنم
    از ننگ تصرف توهم
    وى امر ترا قدر دمادم
    اسب تو به سايه رخش رستم
    با طبع تو قطره ايست قلزم
    سر سبزى يافت از تراكم راى تو نگفت لاتنم قم
    راى تو نگفت لاتنم قم


/ 463