قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح صدر معظم فخرالدين محمدبن ابراهيم سري





  • حكم يزدان اقتضا آن كرده بودست از سرى
    اين به انواع هنر معروف در فرزانگى
    حكم آن در شرع و دين از آفت طغيان مصون
    داشت آنرا حلقه در گوش آدم اندر بندگى
    حكمت آن كرده در بحر شريعت گوهرى
    بود بر درگاه حكم آن جهان فرمان پذير
    هركه شد در طاعت آن داد دهرش زينهار
    طاعت آن واجبست از بهر امن و عافيت
    آن محمد بود از نسل براهيم خليل
    آنكه رايش را موافق گيتى پيمان شكن
    در سخا از دست او جزويست جود حاتمى
    راست پندارى كه هستند ابر و بحر و چرخ و مهر
    نور راى او اگر محسوس بودى بى گمان
    حاكى الفاظ عذب اوست عقل ذوفنون
    دفتر نيك و بد و گردون گردان كلك اوست
    سمع بگشايد ز شرح و بسط او جذر اصم
    در ارادت اول و در فعل گويى آخرست
    ذره اى از حلم او گر در گل آدم بدى
    بخشش بي منت و طبع لطيف او فكند سايلانش در ضمان جود او از اعتماد
    سايلانش در ضمان جود او از اعتماد



  • كز جهان بر دو محمد ختم گردد مهترى
    وان به اجناس شرف مشهور در پيغامبرى
    راى اين در حل و عقد از قدح هر قادح برى
    دارد اين را ديده بر لب عالم اندر چاكرى
    همت اين كرده بر چرخ بزرگى اخترى
    هست در انگشت قدر اين سپهر انگشترى
    هركه شد در خدمت اين داد بختش ياورى
    خدمت اين لازمست از بهر جاه و برترى
    وين محمد هست از صلب براهيم سرى
    وانكه حكمش را متابع گنبد نيلوفرى
    وز هنر از راى او نوعيست علم حيدرى
    چون به دست و طبع و قدر و راى او دربنگرى
    ز آدمى پنهان نيارستى شدن هرگز پرى
    راوى احكام جزم اوست چرخ چنبرى
    كلك ديدستى كه هم كلكى كند هم دفترى
    چون زبان نطق بگشايد به الفاظ درى
    گر به فكرت بر سر كوى كمالش بگذرى
    در ميان خلق ناموجود بودى داورى
    شاعران عصر را از شاعرى در ساحرى گنجها دارند دايم پر ز زر جعفرى
    گنجها دارند دايم پر ز زر جعفرى


/ 463