قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح مجدالدين ابوالحسن عمراني





  • در ادب گرچه پياده است چو خصمت گه عفو
    مرد بايد چو ميان بست به مداحى تو
    همه شب كسب جواهر كند از عالم غيب
    شعرم اينست وگر كس به ازين داند گفت
    حاش لله نه كه من بنده همى گويم از آن
    اين هم اقبال تو مي گويد ورنه تو بگوى
    همه كس داند و آنرا نتوان شد منكر
    تا گسسته نشود رشته ى امروز از دى
    باد هر سال به سال دگرت ضامن عمر
    دايم از روى بزرگى و شرف روزافزون
    دامن عمر تو از گرد اجل در عصمت هردم اقبال نوت باد ز گردون كهن
    هردم اقبال نوت باد ز گردون كهن



  • در سخن هست چو عقلت گه ادراك سوار
    كه ازو گوهر ناسفته ستاند به كنار
    تا دگر روز كند در كف پاى تو نار
    گو بيار اينك اركان و بزرگان ديار
    كه چرا پار نبود اين سخنم يا پيرار
    كز چو من شاخ چنين ميوه چرا آيد بار
    روز را بارخدايا نتوان كرد انكار
    تا بريده نشود اول امسال از پار
    باد هر روز به روز دگرت پذرفتار
    وز تن و جان و جوانى و جهان برخوردار
    پايه ى جاه تو زاسيب فلك در زنهار سال نو بر تو همايون و چنين سال هزار
    سال نو بر تو همايون و چنين سال هزار


/ 463