در مدح نظام الملك صدرالدين محمد ميراب مرو
چه غم خورى كه اگر بدسگال تو به مل همان كند به عدو تيغ تو كه با مه چرخ هميشه تا كه بود باد و خاك و آتش و آب بقات باد چو خاك و چو باد و آتش و آب كه قول و راى صوابت قوام عالم را
كه قول و راى صوابت قوام عالم را
بر آسمان شود از قدر و منزلت چو قمر به يك اشارت انگشت كرد پيغمبر قوام عالم كون و فساد را در خور نديم بخت و قرين دولت و معين داور بهست از آب و ز خاك و ز باد و از آذر
بهست از آب و ز خاك و ز باد و از آذر