قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح ابوالفتح طاهربن مظفر وزير





  • به تيغ كره تو بازوى روزگار به حكم
    ز استقامت راى تو گر قضا كندى
    بماندى الف استواش تا به ابد
    گل قضا و قدر نادريده غنچه هنوز
    به عهد نطق تو نز خاصيت دهان صدف
    ملامت نفست مي برد دعاى مسيح
    مسير كلك تو در معرض تعرض خصم
    چه قايلست صريرش كه از فصاحت او
    بشست خلقت آتش به آب خلق تو روى
    ببست باد خزان بادم حسود تو عهد
    صبا نيابت دست تو گر به دست آرد
    بزرگوارا با آنكه آب گفته ى من
    به خاكپاى تو گر فكرتم به قوت علم
    ناى تو به تحير فكنده وهم مرا
    وراى لطف خداوند چيست لفظ خداى
    لطيفه اى بشنو در كمال خود كه در آن
    وگر برسم خداوند گويمت ملا
    مرا ادب نبود خاصه در مقام نا
    كه بر زبان صدا از طريق طيره گرى خداى داند و كس چون خداى نيست كه نيست
    خداى داند و كس چون خداى نيست كه نيست



  • نعوذ بالله جان را زند ميان به دو نيم
    دقيقه اى فلك المستقيم را تفهيم
    ز شرم راى تو سر پيش درفكنده چو جيم
    تبسمت ز نهانش خبر دهد ز نسيم
    نفس همى نزند بل ز ننگ در يتيم
    غرامت قلمت مي كشد عصاى كليم
    مال جرم شهابست و رجم ديو رجيم
    سخن پذيرد جذر اصم به گوش صميم
    كه در اضافه ى طبع نعامه گشت نعيم
    كه در برابر ابر بهار گشت ليم
    كنار حرص كند پر كف چنار ز سيم
    ز لطف مي ببرد آب كور و تسنيم
    نطق زند مگرش جاه تو كند تعليم
    اگرچه نقطه ى موهوم را كند تقسيم
    زبان در آن نكنم كان تجاوزيست ذميم
    ملوك نه كه ملك هم مرا كند تسليم
    چنان بود كه كسى گويد آفتاب كريم
    حليم گفتن كوه ارچه وصف اوست قديم
    مداهنت نكند باز گويدم كه حليم كسى به وصف تو عالم بجز خداى عليم
    كسى به وصف تو عالم بجز خداى عليم


/ 463