قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح سلطان اعظم سنجربن ملكشاه





  • رونق كار من كه خواهد داد
    ظفر آواز داد و گفت اى ملك
    سايه ى ايزد آفتاب ملك
    شاه سنجر كه كار خنجر اوست
    آنكه چون آتش سنانش را
    فتح بينى كه با زبانه ى او
    آنكه در ظل رايتش عمريست
    وانكه بر طرف رسته ى عدلش
    وانكه در مصر جامع ملكش
    اى زمان تو بي تناسخ نفس
    وى ز خرج كفت مجاهز كان
    تا خزان و بهار توبه نكرد باغ ملك ترا مباد خزان
    باغ ملك ترا مباد خزان



  • گر تو روزى به من نپردازى
    چه حذوريست اين و مجتازى
    آن ظفرپيشه خسرو غازى
    فتنه سوزى و عافيت سازى
    باد حمله دهد سرفرازى
    چون سمندر همى كند بازى
    تا به نهمت همى سرافرازى
    شير دكان ستد به خرازى
    قرص خورشيد كرد خبازى
    كبك را داده در هنر بازى
    كرده با آفتاب انبازى
    اين ز صرافى آن ز بزازى تا درو چون بهار بگرازى
    تا درو چون بهار بگرازى


/ 463