قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح ناصرالملة والدين ابوالفتح طاهر





  • بلى گناه بزرگ است اگرچه عذرى هست
    وليكن ار بدن مرده ريگ نيست چنان
    به من جواب و سال امور ديوان را
    سالكيست در اين حالتم به غايت لطف
    ز غايت كرم تست يا ز خامى من
    بدين دقيقه كه راندم گمان كديه مبر
    سرم به ظل عنايت بپوش بس باشد
    هميشه تا به جهان اندرون ز دور فلك
    شبت هميشه ز اقبال روز روشن باد به خرمى و خوشى بگذران جهان جهان
    به خرمى و خوشى بگذران جهان جهان



  • كه گر بگويم گويند بر تو جاى دعاست
    كه خدمت تو كند جان زار مانده كجاست
    تعلقى نبود كان شعار و رسم شماست
    گمان بنده چنانست كان نه نازيباست
    كه با گناه چنين منكرم اميد عطاست
    به بنده، گرچه گدايى شعريعت شعر است
    كه عمرهاست كه در تف آفتاب عناست
    شبست و روز و زين هر دو ظلمتست و ضياست
    كه روز روشن اقبال تو شب اعداست كه هرچه جز خوشى و خرمى همه سوداست
    كه هرچه جز خوشى و خرمى همه سوداست


/ 463