در مدح سلطان سنجر
ذكر تو با ذكر كردگار كنم راست گو برو از خطبه بازپرس و ز سكه تا كه به آمد شد شهور و سنين در شادى و عمر تو باد كين دو سعادت ناصر جاهت خداى عز و جل است
ناصر جاهت خداى عز و جل است
نام ترا نام كردگار قرين است هركه يقينش به شك و ريب رهين است طى شدن عمر شادمان و حزين است مصلحت كلى شهور و سنين است كوست كه در خير ناصر است و معين است
كوست كه در خير ناصر است و معين است