اين قصيده را در مرثيه ى فرزند خويش امير رشيد الدين سروده و آن را ترنم المصائب گويند - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

خاقانی شروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين قصيده را در مرثيه ى فرزند خويش امير رشيد الدين سروده و آن را ترنم المصائب گويند





  • نخل بستان و ترج سر ايوان ببريد
    خوان غم را پر طاووس مگس ران به چه كار
    تيغ سيم از دهن طوطى گويا بكنيد
    بلبل نغمه گر از باغ طرب شد به سفر
    گيسوى چنگ و رگ بازوى بر بط ببريد
    مسند از تخت و مخده ز نمط برگيريد
    گر چه غم خانه ى ما را نه حجر ماند و نه بهو
    جيب و گيسوى و شاقان و بتان باز كنيد
    پرده بر روى سپيدان سمنبر بدريد
    كرته بر قد غزالان چو قبا بشكافيد
    از كله قوقه و از صدره علم برگيريد
    صورت از دفتر و حلى ز قلم محو كنيد
    صور ايوان از دود جگر تيره كنيد
    در دار الكتب و بام دبستان بكنيد
    سر انگشت قلم زن چو قلم بشكافيد
    عبهر نر ز هر شاخ نكت باز كنيد
    نسخه ى رخ همه عجم و نقط است از خط اشك
    مادر ار شد قلم و لوح و دواتش بشكست
    من رسالات و دواوين و كتب سوخته ام پاى ناخوانده رسيد و نفر مويه گران
    پاى ناخوانده رسيد و نفر مويه گران



  • نخل مومين را هم برگ ز بر بگشاييد
    بند آن مائده آراى بطر بگشاييد
    طوق مشك از گلوى قمرى نر بگشاييد
    گوش بر نوحه ى زاغان به حضر بگشاييد
    گريه از چشم نى تيز نگر بگشاييد
    حجر از بهو و ستاره ز حجر بگشاييد
    هر چه آرايش طاق است ز بر بگشاييد
    طوق و دستارچه ى اسب و ستر بگشاييد
    ساخت از پشت سياهان اغر بگشاييد
    چشمه از چشم گوزنان چو شمر بگشاييد
    وز حمايل زر و از جيب درر بگشاييد
    حلى از خنجر و كوكب ز سپر بگشاييد
    هم به شنگرف مژه روى صور بگشاييد
    بر نظاره ز در و بام مفر بگشاييد
    بن اجزاى مقالات و سمر بگشاييد
    جوهر نظم ز هر سلك غرر بگشاييد
    زو معماى غم من به فكر بگشاييد
    خون بگرييد چو بر هرسه نظر بگشاييد
    ديده ى بينش اين حال ضرر بگشاييد وار شيداه كنان راه نفر بگشاييد
    وار شيداه كنان راه نفر بگشاييد


/ 529