در مدح صفوة الدين بانوى شروان شاه - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

خاقانی شروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح صفوة الدين بانوى شروان شاه





  • اين پرده كاسمان جلال آستان اوست
    اين ابر بين كه معتكف اوست آفتاب
    اين پرده گرنه صحن بهشت است پس چرا
    اين پرده گرنه بحر محيط است پس چرا
    اين پرده گرنه عرش مجيد است پس چرا
    اين پرده گرنه چرخ رفيع است پس چرا
    اين پرده گرنه صخره ى كعبه است پس چرا
    برجيس موسوى كف و كيوان طور حلم
    خورشيد كرد ميل زمين بوس او ازآنك
    خط امان ستانه ش و لب هاى خسروان
    در صف و سجده از قد و پيشانى ملوك
    خاك درش ز چشم و لب مير زادگان
    ناهيد زخمه زن گه چوبك زدن به شب
    خورشيد روم پرور و ماه حبش نگار
    تا روز و شب دو خادم رومى و نوبي اند
    شاگرد خادمان در اوست روزگار
    شروان به عز شاه ز بغداد درگذشت
    بانوى شرق و غرب كه چون خوان نهد به بزم
    هست آسيه به زهد و زليخا به ملك از آنك باز سپيد دولت و شير سياه ملك
    باز سپيد دولت و شير سياه ملك



  • ابرى است كافتاب شرف در عنان اوست
    وين آفتاب كابر كرم سايبان اوست
    رضوان مجاور حرم روضه سان اوست
    اصداف ملك را گهر اندر نهان اوست
    ارواح قدس را قدم اندر ميان اوست
    سعد السعود را شرف اندر قران اوست
    لب هاى عرشيان همه بوسه ستان اوست
    هارون آستانه ى گردون مكان اوست
    سايه اش هزار ميل بر از آسمان اوست
    العبد بر نوشته به خط امان اوست
    نون و القلم رقم زده بر آستان اوست
    لاله ستان جنت و عبهرستان اوست
    چابك زن خراجى چوبك زنان اوست
    سايه نشين ساحت طوبى نشان اوست
    هر يك به صدق عنبر جان بر ميان اوست
    كاستاد بحر دست جواهر فشان اوست
    تا شاهزاده صفوة دين بانوان اوست
    عنقا مگس مال، طفيلى خوان اوست
    تسليم مصر و قاهره بر قهرمان اوست كاين پرده هم نشيمن و هم نيستان اوست
    كاين پرده هم نشيمن و هم نيستان اوست


/ 529