وله ايضا - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

خاقانی شروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وله ايضا





  • رستم و بهرام را بهم چه مصاف است
    مايه ى سودا در اين صداع چه چيز است
    معجز اين گر نهنگ بحر فشان است
    از پى يك صره اى ز سيم و زر زرد
    هر دو چو صبح از عمود گنبد كافند
    آب زدند آسياى كام ز كينه
    هر دو الوفند و از سر دو الفشان
    بر در تسعين كنند جنگ شبان روز
    گر ز يك انگشترى خاصه ى جمشيد
    ديو دلى مي كنند بر سر خاتم
    ناف بر اين شغلشان زده است زمانه
    بس كن خاقانيا مطايبه زيرا
    ساحرى از قاف تا به قاف تو دارى
    قبله ى هركس كسى است قبله ى جانت
    بر شعرا نطق شد حرام به دورت بافتن ريسمان نه معجزه باشد
    بافتن ريسمان نه معجزه باشد



  • اين دو خلف را بهم چه خشم و خلاف است
    سود محاكا در اين حدي چه لاف است
    حجت آن اژدهاى كوه شكاف است
    بر دو محك سپيدشان چه مصاف است
    صبح بلى از عمود گنبد كاف است
    كينه چه دارند كاسيا به كفاف است
    از پى ميم است جنگ نز پى كاف است
    درگه عشرين ز جنگ هر دو معاف است
    ديو چهارم به پيششان به طواف است
    خاتم جمشيد داشتن نه گزاف است
    خاك چنين شغل خون آهوى ناف است
    باطن او درد و ظاهرش همه صاف است
    مشرق و مغرب تو را دو نقطه ى قاف است
    تاج سر خاندان عبد مناف است
    سحر حلال آنكه با دم تو مضاف است معجز داود بين كه آهن باف است
    معجز داود بين كه آهن باف است


/ 529