در مدح دستور اعظم مختار الدين - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

خاقانی شروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح دستور اعظم مختار الدين





  • دل صيد زلف اوست به خون در نكوتر است
    برد آب سنگ من، من از آن سنگ دربرم
    رنجور سينه ام لب و زلفش دواى من
    در چشمش آب نى و رخ از شرم خوى زده
    خوى بدش كه بازستاند مرا ز من
    در تخته نرد عشق فتادم به دست خوش
    امسال نوبر دل خاقانى است عشق
    خاقانيا زر و زر ازين شعر و شعر چند
    طبعت كه كيمياى زر روزگار از اوست
    دستور اعظم افسر دارندگان ملك
    مختار دين نظام ممالك كه راى او
    راز عقول و مشكل ارواح كشف اوست
    هست آفتاب دولت سلجوقيان به عدل
    در عهد اين خلف دل اسلافش از شرف
    مختار، گوهر آمد و اسلافش آفتاب
    بر افسر ملوك نشاندش سپهر از آنك
    در خطبه ى كرم لقبش صدر عالم است
    سنگى است حلم او كه نگردد ز سيل خشم
    محضر كنم كه او ظفر دين مصطفاست دين چيست عدل پس تو در عدل كوب از آنك
    دين چيست عدل پس تو در عدل كوب از آنك



  • وان صيد كان اوست نگون سر نكوتر است
    عاشق چو آب و سنگ ببر در نكوتر است
    كاين درد را بنفشه به شكر نكوتر است
    بادم خشك خوش تر و گل، تر نكوتر است
    آن خوى بد ز هرچه نكوتر نكوتر است
    مهره به دست و خانه به ششدر نكوتر است
    خوش ميوه اى است عشق و به نوبر نكوتر است
    شعر ارچه كيمياست ازو زر نكوتر است
    بر صدر روزگار ناگر نكوتر است
    كز ظل عرش بر سرش افسر نكوتر است
    از آسمان قوي تر و ز اختر نكوتر است
    اسرار علم مطلقش از بر نكوتر است
    اكسير گنج ملك به گوهر نكوتر است
    بر قبه ى مسيح مجاور نكوتر است
    از آفتاب، زادن گوهر نكوتر است
    فرزند آفتاب بر افسر نكوتر است
    بر مهر ملك صدر مظفر نكوتر است
    آن سنگ در ترازوى محشر نكوتر است
    عدلش پى گواهى محضر نكوتر است عدل از پى نجات تو رهبر نكوتر است
    عدل از پى نجات تو رهبر نكوتر است


/ 529