قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

خاقانی شروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين قصيده را نهزة الارواح و نزهة الاشباح گويند و در كعبه ى معظمه انشاء كرده مطلع اول صفت عشق و مقصد صدق كند و باز شرح منازل و مناسك راه كعبه دهد از بغداد تا مكه





  • شب روان در صبح صادق كعبه ى جان ديده اند
    از لباس نفس عريان مانده چون ايمان و صبح
    در شكر ريزند ز اشك خوش كه گردون را به صبح
    وادى فكرت بريده محرم عشق آمده
    روز و شب ديده دو گاو پيسه در قربانگهش
    خوانده اند از لوح دل شرح مناسك بهر آنك
    نام سلطان خوانده هم بر ياسج سلطان از آنك
    از كجا برداشته اول ز بغداد طلب
    صبح دم رانده ز منزل تشنگان ناشتا
    در طواف كعبه ى جان ساكنان عرش را
    در حريم كعبه ى جان محرمان الياس وار
    در سجود كعبه ى جان ساكنان سدره را
    در طريق كعبه ى جان چرخ زرين كاسه را
    كشتگان كز كعبه ى جان باز جانور گشته اند
    كعبه ى جان ز آن سوى نه شهر جوى و هفت ده
    بر گذشته زين ده و زآن شهر و در اقليم دل
    خاكيان دانند راه كعبه ى جان كوفتن
    كعبه ى سنگين مال كعبه ى جان كرده اند
    هر كبوتر كز حريم كعبه ى جان آمده عاشقان اول طواف كعبه ى جان كرده اند
    عاشقان اول طواف كعبه ى جان كرده اند



  • صبح را چون محرمان كعبه عريان ديده اند
    هم به صبح از كعبه ى جان روى ايمان ديده اند
    همچو پسته سبز و خون آلود و خندان ديده اند
    موقف شوق ايستاده كعبه ى جان ديده اند
    صبح را تيغ و شفق را خون قربان ديده اند
    در دل از خط يد الله صد دبستان ديده اند
    دل علامت گاه ياسج هاى سلطان ديده اند
    در كجا در وادى تجريد امكان ديده اند
    چاشتگه هم مقصد و هم چشمه هم خوان ديده اند
    چون حلى دلبران در رقص و افغان ديده اند
    علم خضر و چشمه ى ماهى بريان ديده اند
    همچو عقل عاشقان سرمست و حيران ديده اند
    از پى دريوزه جاى كاسه گردان ديده اند
    ماهى خضرند گوئى كب حيوان ديده اند
    كاين دو جا را نفس امير و طبع دهقان ديده اند
    كعبه ى جان را به شهر عشق بينان ديده اند
    كاين ره دشوار مشتى خاكى آسان ديده اند
    خاصگان اين را طفيل ديدن آن ديده اند
    زير پرش نامه ى توفيق پنهان ديده اند پس طواف كعبه ى تن فرض فرمان ديده اند
    پس طواف كعبه ى تن فرض فرمان ديده اند


/ 529