درباره ى بيمارى خود - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

خاقانی شروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درباره ى بيمارى خود





  • عارضه ى تازه بين كه رخ به من آورد
    تب زده لرزم چو آفتاب همه شب
    تفته چو شمعم زبان سياه چو شمعى
    شمع نه دندانه گردد از شكن آخر
    برحذرم ز آتش اجل كه بسوزد
    طعنه ى بيمار پرس صعب تر از تب
    آتش تب در زمين گنجه همه شب
    صدمه ى آهم شنيد مذن شب گفت
    چرخ بدى مي كند سزاى حزن اوست
    ظلم نگر، تيغ راست عادت خون ريز در دل خاقانى ارچه آتش تب خاست
    در دل خاقانى ارچه آتش تب خاست



  • درد كهن بارگير خويشتن آورد
    دور فلك بين كه بر سرم چه فن آورد
    كز تف گريه گذار در لگن آورد
    در تنم آسيب تب همان شكن آورد
    كشت حياتى كه خوشه در دهن آورد
    كاين عرض از گنجه نيست از وطن آورد
    در دم من آه آسمان شكن آورد
    زلزله ى گنجه باز تاختن آورد
    بخت چرا بر من اين همه حزن آورد
    آبله بين كان نكال بر سفن آورد آب حياتش نگر كه در سخن آورد
    آب حياتش نگر كه در سخن آورد


/ 529