مطلع سوم - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

خاقانی شروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مطلع سوم





  • گرنه شب از عين عيد ساخت طلسمى بخم
    بابليان عيد را نعل در آتش نهند
    كرد رخ آفتاب زرد قواره نهان
    بر زه سيمين ماه گوى زرند اختران
    چرخ كبود آنچنانك ناخن تب بردگان
    گفتى فراش چرخ ناخن زهره گرفت
    آب بقم شد شفق مه خم و شب رنگرز
    خلق دو قولى شدند بهر شب عيد را
    گفتى شب مريم است يك شبه ماهش مسيح
    ماه و سر انگشت خلق اين چو قلم آن چو نون
    گفتى غوغاى مصر طالب صاع زرند
    صاع زر شاه شد ماه بدان مي دهد
    از بن گوش آسمان از مه نو هر مهى
    خسرو مهدى نيت مهدى آدم صفت
    مهدى دجال كش، آدم شيطان شكن
    اول سلجوقيان سنجر انى كه هست
    رشح نوالش فزون از عرق ابر و بحر
    آتش تيغش چو تافت پنبه شود بوقبيس
    چشمه ى خور بوسه داد خاك درش سايه وار عم پدري ها نمود در حق مختار حق
    عم پدري ها نمود در حق مختار حق



  • عين منعل چراست در خط مغرب رقم
    كز حد بابل رسيد عيد و مه نو بهم
    بر فلك از ماه نو شدزه سيمين علم
    بسته در آن گوى و زه جيب قباى ظلم
    فضله ى ناخن شده ماه ز داغ سقم
    از بن ناخن دويد بر سر دامانش دم
    از لب خم نيمه اى غرقه در آب بقم
    بر دو گروهى خلق ماه نو آمد حكم
    هست مسيحش گواه نيست به كارش قسم
    خلق چو طفلان نو شاد به نون والقلم
    صاع زر آمد به دست، شد دل غوغا خرم
    سنبله ى چرخ را ابر كف شاه نم
    حلقه به گوشى شود بر در شاه عجم
    آدم موسى بنان، موسى احمد قدم
    موسى دريا شكاف، احمد جبريل دم
    سائس خير العباد، سايه ى رب النسم
    شرح جلالش برون از ورق كيف و كم
    باد تهمتن چو خاست پشه شود پيلسم
    زاده ى خور ديد لعل با كمرش كرد ضم كرده ى مختار بين در حق فرزند عم
    كرده ى مختار بين در حق فرزند عم


/ 529