در مدح خواجه همام الدين حاجب و ياد كردن از مرگ منوچهر - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

خاقانی شروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح خواجه همام الدين حاجب و ياد كردن از مرگ منوچهر





  • شهرى به فتنه شد كه فلانى از آن ماست
    آنجا كه دست ماست درو حلقه زان اوست
    هر دل كه زير سايه ى زلفش نشان دهند
    تا بر درش به داغ سگى نامزد شديم
    با ترك تاز شحنه ى عشقش ميان جان
    پيغام دادمش كه نشانى بدان نشان
    مگذار كاتشى شده بر جان ما زند
    هم خود ز روى لطف جوابم نوشت و گفت
    ما طفل وار سر زده و مرده مادريم
    ما بيدقيم و مات عرى گشته شاه ما
    شروان و باى ظلم گرفته است و قحط عدل
    عادل همام دولت و دين مرزبان ملك
    دين لاف زد زمانك اسفاهدار گفت
    دولت به گوش عزم تو اين رمز گفته است
    اسلام فخر كرد به دور همام و گفت
    نازند روشنان فلك در قران سعد
    لافند مادران گهر در مزاج صلح
    تا مير حاجب افسر حجاب روزگار
    ما زله خوار مائده ى مير حاجبيم از مدحتش كه زنده كن دوستان اوست
    از مدحتش كه زنده كن دوستان اوست



  • ما عشق باز صادق و او عشق دان ماست
    وانجا كه پاى اوست سر و سجده زان ماست
    مرغى است پر بريده كه از آشيان ماست
    گردون درم خريد سگ پاسبان ماست
    سلطان عقل هندوى جان بر ميان ماست
    كز گاز بر كناره ى لعلت نشان ماست
    اين هجر كافر تو كه آفت رسان ماست
    خاقانيا مترس كه جان تو جان ماست
    اقبال پهلوان عجم دايگان ماست
    مير اجل نظاره ى احوال دان ماست
    انصاف تاج بخش كيان ميزبان ماست
    كز عدل او مبشر مهدى زمان ماست
    دولت زبان گشاد كه اين مرزبان ماست
    كاندر ركاب تو ملكان هم عنان ماست
    ملت درست پهلو ازين پهلوان ماست
    كاين سعدها ز مهتر صاحب قران ماست
    كاين صلح ما ز مير سپهر آستان ماست
    برداشت آن حجاب كه بند روان ماست
    نعمان روزگار طفيلى خوان ماست تا نفخ صور صور دوم در دهان ماست
    تا نفخ صور صور دوم در دهان ماست


/ 529