مطلع سوم - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

خاقانی شروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مطلع سوم





  • دهر سيه كاسه اى است ما همه مهمان او
    بر سر بازار دهر نقد جفا مي رود
    دهر چو بي توست خاك بر سر سالار او
    خيز در اين سبز كوشك نقب زن از دود دل
    گوهر خود را بدزد از بن صندوق او
    ز اهل جهان كس نماند بلكه جهان بس نماند
    مادر گيتى وفا بيش نزايد از آنك
    كار چو خام آمده است آتش كن زير او
    ابجد سودا بشوى بر در خاقانى آى
    پيشرو جان پاك طبع چو جوزاى اوست
    اوست شهنشاه نطق شايد اگر پيش شاه
    كوزه ى فصاد گشت سينه ى او بهر آنك
    گر دل او رخنه كرد زلزله ى حادات
    شيخ مهندس لقب، پير دروگر على
    صانع زرين عمل مهتر عالى شرف
    يوسف نجار كيست نوح دروگر كه بود؟
    نوح نه بس علم داشت، گر پدر من بدى
    نعل پى اسب اوست وز عمل دست اوست
    غارت بحر آمده است غايت جودش چنانك ريزش سوهان اوست داروى اطلاق از آنك
    ريزش سوهان اوست داروى اطلاق از آنك



  • بي نمكى تعبيه است در نمك خوان او
    رسته اى ار ننگرى رسته ى خذلان او
    ده چو تو را نيست باد در كف دهقان او
    درشكن از آه صبح سقف شبستان او
    يوسف خود را برآر از چه زندان او
    پاى خرد درگذار از سر پيمان او
    هم رحمش بسته شد، هم سر پستان او
    خر چو كژ افتاده است كژ نه پالان او
    سوره ى سر در نويس هم به دبستان او
    گرچه ز پس مي رود طالع سرطان او
    راه ز پس وا روند لشكر و اركان او
    موضع هر مبضع است بر سر شريان او
    شيخ مرمت گراست بر دل ويران او
    كزر و اقليدسند عاجز برهان او
    در يد بيضا رسيد دست عمل ران او
    تا ز هنرم دم زنند بر در امكان او
    قنطره بستى به علم بر سر طوفان او
    آن ده و دو نرگسه بر سر كيوان او
    آفت بيشه شده است تيشه ى بران او هست لسان الحمل صورت سوهان او
    هست لسان الحمل صورت سوهان او


/ 529