در مدح عموى خود كافى الدين شرواني - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

خاقانی شروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح عموى خود كافى الدين شرواني





  • طبع كافى كه عسكر هنر است
    قطره ى كور و قمطره ى هند
    نه كلكش به نيشكر ماند
    گل شكر را ز رشك نيشكرش
    نى مصريش قند مي زايد
    در شكرريز نوعروس سخن
    بل عروس فلك ببرد دست
    گر شكر زاد كلك او چه عجب
    زعفران گرچه بيخ در آب است
    زين اشارت كه كرد خاقانى
    پشت خم راست دل به خدمت او
    بختم از سرنگونى قلمش
    سيم و شكر فرستم و خجلم
    شكر و سيم پيش همت او
    خود دل و طبع او ز سيم و شكر
    شعر گفتم به عذر سيم و شكر
    سيم سنگ است پيش ديده از آنك
    اتصال نجوم خاطر او
    زين سپس ابروار پاشم جان تا ابد نام او بر افسر عقل
    تا ابد نام او بر افسر عقل



  • چون نى عسكرى همه شكر است
    از شكرهاى لفظ او ار است
    كز پى تب بريدن بشر است
    زهر در حلق و خار در جگر است
    تا سمرقند قند او سمر است
    نى مصريش خاطب هنر است
    كان نى مصر يوسف دگر است
    پس شكر خواهد اين عجب خبر است
    آرزومند ژاله ى سحر است
    سر فراز است بلكه تاجور است
    همچو نون و القلم همه كمر است
    چون سخن هاى او بلند سر است
    كه چرا دسترس همين قدر است
    از من و شعر، شرمسار تر است
    كان طمغاج و باغ شوشتر است
    مختصر عذر خواه مختصر است
    هم تراشش زط كلك او گهر است
    فيض طبع مرا نويدگر است
    كاين قدر فتح باب ماحضر است مهر بر سيم و نقش بر حجر است
    مهر بر سيم و نقش بر حجر است


/ 529