مطلع سوم - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

خاقانی شروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مطلع سوم





  • چرخ مقرنس نماى كلبه ى ميمون اوست
    رنده ى مريخ رند چون شودش كند سر
    در حق كس اره وار است نيست دو روى و دو سر
    هست چو هم نام خويش نامزد بطش و بخش
    مفلس دريا دل است، امى دانا ضمير
    اوست طغانشاه من، مادرم التون اوست
    گر بودش راى آن كاره كش او شوم
    اينت مبارك سحاب كز صدف داهگى
    روح طبيعيم گشت پاكتر از روح قدس
    پير خرد طفل وار ميمزد انگشت من
    شايد اگر وحشيى سبعه ى الوان خورد
    ضامن ارزاق من اوست مبادا كه من
    ملك قناعت مراست پيش چنين تخت و تاج
    گر گرهى خصمش اند از سر كينه چه باك
    جوقى ازين زرد گوش گاه غضب سرخ چشم
    خاصه سگ دامغان، دانه ى دام مغان
    بست خيالش كه هست هم بر من اى عجب
    هست دلش در مرض از سر سرسام جهل
    گر جگرش خسته شد از فرع اين گروه دل به در كبرياست شحنه ى كارش كه او
    دل به در كبرياست شحنه ى كارش كه او



  • نعش فلك تخت هاش، قطب كليدان او
    چرخ كند هر دمى از زحل افسان او
    گر همه اره نهند بر اخوان او
    بطش ورا عيب پوش بخش فراوان او
    مايه ى صد اولياست ذره ى ايمان او
    من به رضاى تمام سنقر دكان او
    راى همه راى اوست، فرمان فرمان او
    گوهرى آرد چو من قطره ى نيسان او
    تا جگر من گرفت پرورش از نان او
    تا سر انگشت من يافت نمك دان او
    حمزه به خوان على بهتر از الوان او
    منت شروين برم و انده شروان او
    ملك سمرقند چيست و افسر خاقان او
    كو خلف آدم است و ايشان شيطان او
    هر يك طاغى و ديو رهبر طغيان او
    دزد گهرهاى من، طبع خزف سان او
    نخل رطب كى شود خار مغيلان او
    اين همه ماخولياست صورت بحران او
    نعت محمد بس است نشره ى درمان او خاك در مصطفاست نايب حسان او
    خاك در مصطفاست نايب حسان او


/ 529