در مدح دستور اعظم مختار الدين - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

خاقانی شروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح دستور اعظم مختار الدين





  • بيمارم از دل و دم سردم مزور است
    بيمار دل بخورد مزور نمي رسد
    گفتم به ترك اين طرف و قبله ساختم
    راهب كه دست داشت ز صد نور بر جهان
    گرچه نكوست رزق فراخ از قضا وليك
    ني نى به دولت تو امير سخن منم
    من در سخن عزيز جهانم به شرق و غرب
    جانم به حشمت تو نه غم ناك، خرم است
    اين شعر بر بديهه ز من يادگار دار
    در غيبت آن قصيده كه گفتم شگرف بود
    هستم عطارد اين دو قصيده دو پيكر است
    جاويد عمر باش كه ملك از تو يافت ساز باقى بمان كه تا ابد از بخشش ازل
    باقى بمان كه تا ابد از بخشش ازل



  • بيمار را مگو كه مزور نكوتر است
    كورا دوا مفرح اكبر نكوتر است
    عرضى كه از يقين مصور نكوتر است
    شمع شبش ز چوب صنوبر نكوتر است
    قانع شدن به رزق مقدر نكوتر است
    عسكر كش من اين نى عسگر نكوتر است
    كز شرق و غرب نام سخنور نكوتر است
    كارم به همت تو نه بدتر نكوتر است
    كز نوعروس با زر و زيور نكوتر است
    در حضرت اين قصيده ى ديگر نكوتر است
    لاف عطاردت ز دو پيكر نكوتر است
    معمار باغ ملك معمر نكوتر است ملك زمانه بر تو مقرر نكوتر است
    ملك زمانه بر تو مقرر نكوتر است


/ 529