در مدح خواجه همام الدين حاجب و ياد كردن از مرگ منوچهر - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

خاقانی شروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح خواجه همام الدين حاجب و ياد كردن از مرگ منوچهر





  • گر جان ما به مرگ منوچهر غم زده است
    گر معتقدتر از تو شنيديم هيچ مير
    گر شيردل از تو شناسيم هيچ مرد
    محمود همتى تو و ما مدح خوان تو
    مداح توست و مخلص توست و مريد توست
    هر چند اين قصيده گواهى است راست گوى
    اخلاص و صدق و منقبه داريم و خود نداشت
    ما را گمان فتد كه بمانى هزار سال
    نوروز را به خدمت صدرت مباركى است
    منشور حاجبى و اميريت تازه گشت گوئيم جاودانت بقاباد و اين دعاست
    گوئيم جاودانت بقاباد و اين دعاست



  • تو دير زى كه دولت تو غم نشان ماست
    پس اعتقاد رافضيان رسم و سان ماست
    منديل حيض سگ صفتان طيلسان ماست
    شايد كه جان عنصرى اشعار خوان ماست
    تا طبع ما و سينه ى ما و روان ماست
    بر دعوى وفاق تو كاندر نهان ماست
    غدر و نفاق و منقصه تا خاندان ماست
    معلوم صد هزار يقين در گمان ماست
    وز مدحتت مباركى دودمان ماست
    وين تازگى ز بهر صلاح جهان ماست آمين پس از دعا مدد جاودان ماست
    آمين پس از دعا مدد جاودان ماست


/ 529