مردان علم در میدان عمل جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
شيخ از شنيدن پناهنده شدن امام جمعه تهران به سفارت روس بسيار ناراحت شد و رنگش برافروخت ، فرمود: اى واى براى اسلام ديگر چه باقى مانده كه اجانب بگويند علماى اسلام كه سنگ ديانت به سينه مى زنند و از خودگذشتگى نشان ميدهند پاى جان كه در كار مى آيد مى روند به كفر پناهنده مى شوند.(327) به نوشته سيد ضياءالدين درى اصفهانى روزى شخصى نزد شيخ آمد و گفت : در انجمن مشروطه طلب گفتند: مى خواهيم شيخ را در ميدان توپخانه دار بزنيم ، فرمود: مرا دار بزنند؟ گفت : آرى ، فرمود: گمان نمى كنم چنين سعادتى داشته باشم ، اگر مرا دار بزنند زهى سعادت من كه در راه حمايت از اسلام شهيد شوم ...(328) او با روحى بزرگ و ايمانى راسخ و توكلى خالص تسليم قدرت و مشيت الهى در خانه خود در محله سنگلج باقى ماند و نه سالدات روسى در خانه اش گذاشت و نه تفنگحى ، درسش را هم ترك نكرد كه همين اعجاب مشروطه خواهان را برانگيخت .(329)