مردان علم در میدان عمل جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 8

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بشارت بده بندگان را آنان كه سخن را استماع مى كنند سپس آن ها را نقادى مى كنند، سبك سنگين و ارزيابى مى كنند و از آن ميان آن را كه بهتر است انتخاب مى كنند و از آن پيروى مى كنند، چنين كسانى هستند كه خدا آنها را هدايت كرده و اينها به راستى صاحبان عقلند.

از اين آيه و احاديثى كه در ذيل اين آيه است كاملا پيداست كه يكى از بارزترين صفات عقل همين تميز و جدا كردن سخن راست از سخن دروغ ، ضعيف از قوى ، منطقى ازغير منقطى است و عقل است كه به صورت غربال درمى آيد و هرچه كه وارد بر مغز مى شود آن را سبك سنگين مى كند آنها را كه به درد نمى خورد دور مى ريزد و خوبهايش را نگاه مى دارد حديثى است ناظر به همين مطلب كه ظاهرا از پيغمبر اكرم است ، مى فرمايد:

((كفى بالمرء جهلا ان يحدث بكل ما يسمع ))

(براى جهالت انسان همين بس كه هر چه مى شنود نقل كند.)بعضى ها خاصيت ضبط صوت را دارند، هر چه ديگران در آنها پركرده اند درجاى ديگر تحويل مى دهند بعضى از عالم ها، از آن عالم هاى خيلى خيلى عالم ، هستند كه كمتر از آنچه عالمند عاقلند به معناى اينكه هرچه كه از هر جا ديدند بدون ارزشيابى ، همه را جمع مى كننند و در جاى ديگر همه را پس ‍ مى دهند بدون اينكه فكر كنند كه علمشان معقول است يا نه ؟ و در روايت تاءكيد بسيارشده است بر اينكه راوى بايد نقاد باشد و هر چه مى شنود نقل و روايت نكند.

ابن خلدون در مقدمه تاريخش هنگام نقد نوشته هاى بعضى از مورخين مى گويد: اينها در نقل تاريخها فقط دنبال صحت سند هستند كه اين تاريخ را فلان كس نقل كرده و او آدم معتبرى است در حالى كه قبل از اينها بايد به دنبال صحت مضمون رفت و بايد فكر كرد كه آيا خود مطلب اصلا با منطق جور درمى آيديا نه . آن وقت خود ابن خلدون مثال مى زند و مى گويد: اينها نوشته اند وقتى قوم موسى از دريا عبور كردند فرعونيها كه آنها را تعقيب مى كردند در حدود دويست و پنجاه هزار مرد جنگى بودند. حالا غيرجنگى چقدر و زن و بچه و پير چه قدر بوده خدا مى داند آخر اين را بايد حساب كرد كه اولا اسرائيل همه اولاد يعقوب بوده اند اينها فرزندان يك نفر بودند و سه چهار نسل هم بيشتر نگذشته بود. پنج نسل و شش نسل (164 سال ، 400 سال هم نوشته اند) حالا گيريم چهارصد سال گذشته باشد با توجه به اينكه فرعون مردان آنها را مى كشت (يقتلون ابنائهم و يستحيون نسائهم ) آيا چنين چيزى عقلا ممكن است .

مرحوم شهيد مطهرى مى گويد از يك واعظ بسيار مشهور كه مى خواست بگويد: بنى اميه چگونه منقرض شدند و خداوند چگونه به فرزندان امام حسين عليه السلام بركت داد، شنيدم كه مى گفت : از امام حسين در روز عاشورا يك فرزند يعنى حضرت امام زين العابدين بيشتر باقى نماند واز او اين همه سادات حسينى ، موسوى ، رضوى كه آنها همه حسينى هستند باقى ماند و از بنى اميه كسى باقى نماند. آن وقت راجع به بنى اميه گفت :

درسال 61 هجرى كه حادثه كربلا واقع شد دوازده هزار گهواره طلا و زرين درخانه هاى بنى اميه درحركت بود حالا بايد حساب كرد كه بنى اميه بايد توى خانه هايشان گهواره باشد و از آن گهواره ها چقدر بايد زرين باشد.

مرحوم آيت الله خوانسارى يك وقتى اينگونه نقل ها را مسخره مى كرد و به صورت مسخره مى فرمود: بلى هرات را گفته اند زمانى اين قدر بزرگ بود كه بيست و يك هزار احمد يك چشم كله پزى داشت . حالا شما حساب كنيد كه چقدر كله پز بوده ، توى كله پزها چقدر اسمشان احمد بوده و توى آن ها چقدر احمد يك چشم بوده كه توى آن احمدهاى يك چشم بيست و يك هزارش احمد يك چشم كله پز بوده باشد.

((و فى حديث على عليه السلام العقل شرع من داخل و الشرع عقل فى الخارج ))(471)

/ 423