ترجمه تفسیر المیزان جلد 9
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 131و به هر حال بايد در پيرامون مفاد اين آيه به دقت بحث كرد، و ديد كه به چه سبب اين منافقين و آن سست ايمانها در اين صحنه حاضر شدند، و چه شد كه خود را به چنين موقف خطرناك درآوردند، چون شركت در اينگونه مواقف تنها كار مردان حقيقت است كه خدا دلهايشان را براى ايمان آزموده و شركت منافقين با اسباب عادى معمولى جور نمىآيد، خلاصه اينكه منافقين چرا در اين صحنه حاضر شدند؟ و به چه منظورى تا آخرين لحظه با مسلمانان صابر صبر كردند؟ شايد در ذيل آيات راجع به منافقين و بيماردلان كه بزودى در سوره توبه خواهد آمد- ان شاء اللَّه- تا اندازهاى بحث كنيم." وَ لَوْ تَرى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ ..."كلمه" توفى" به معناى گرفتن تمامى حق است، و در كلام الهى بيشتر به معناى قبض روح استعمال مىشود، و در اين آيه آن را به ملائكه نسبت داده، و در برخى آيات آن را به ملك- الموت منسوب كرده، مانند آيه" قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ" «1» و در برخى ديگر بخود خداى سبحان نسبت داده شده مانند،" اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها" «2» و اين خود دليل بر اين است كه قبض روح كار ملك الموت است و ملك الموت كاركنانى دارد كه به اذن او و به امرش جانها را مىگيرند، و خود او به اذن خدا و به امر او عمل مىكند و به همين جهت هم صحيح است گرفتن ارواح را به ملائكه نسبت داد و هم به ملك الموت منسوب كرد و هم به خداى سبحان." يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ"- از ظاهر اين جمله برمىآيد كه ملائكه هم از جلو كفار را مىزدند و هم از پشت سر، و اين كنايه است از احاطه و تسلط ملائكه و اينكه آنان را از همه طرف مىزدند. بعضى از مفسرين گفتهاند:" ادبار" كنايه از نشيمنگاهها است، و منظور از" وجوه" جلو سرهاى ايشان است، و زدن به نشيمنگاهها و رويها معنايش خوار و ذليل كردن ايشان است." وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ"- ملائكه به ايشان گفتند: عذاب سوزان را بچشيد، و منظور از آن عذاب آتش است." ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ"- اين جمله تتمه گفتارى است كه خداوند از ملائكه حكايت كرده، و يا اشاره است به مجموع گفتار ملائكه با مشركين و مجموع افعال آنها با ايشان، و