ترجمه تفسیر المیزان جلد 9
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 223ديگر هيچ مشركى حق زيارت اين خانه را ندارد «1».مؤلف: در متن اين روايت نيز اضطراب روشنى است، اما اولا براى اينكه در اين روايت هم دارد" از جمله چيزهايى كه ندا داديم اين بود كه هيچ كس داخل بهشت نمىشود مگر مؤمن" و ما گفتيم كه اين حرف صحيح نيست، زيرا مطلب مذكور چند سال قبل به مشركين گوشزد شده، و قبلا آياتى در باره آن نازل گشته بود و همه مردم از شهرى و دهاتى و مشرك و مؤمن آن را شنيده بودند، ديگر چه احتياجى داشت كه در روز حج اكبر آن را دوباره اعلام كنند.و ثانيا، براى اينكه نداى دومى يعنى جمله" و هر كس كه ميان او و رسول خدا (ص) عهدى است اعتبار عهدش و مدت آن چهار ماه است" نه با مضامين آيات انطباق دارد و نه با مضامين روايات بسيارى كه قبلا نقل شد، علاوه بر اينكه در اين روايت، برائت خدا و رسول را بعد از گذشتن چهار ماه اعلام داشتهاند.و ثالثا بخاطر ناسازگارى با رواياتى كه ذيلا نقل مىشود.و در الدر المنثور است كه بخارى و مسلم و ابن منذر و ابن مردويه و بيهقى در كتاب دلائل از ابى هريره نقل مىكنند كه گفته است: ابى بكر در آن حج كه عدهاى را فرستاد تا در روز قربانى جار بزنند مرا نيز فرستاد. تا ندا دهيم: بجز امسال ديگر هيچ مشركى حق زيارت خانه را ندارد، و ديگر هيچ كس حق ندارد برهنه در اطراف خانه طواف كند، بعد از اينكه ابى بكر ما را براى اينكار روانه كرد رسول خدا (ص) على را نيز روانه كرد و او را مامور نمود تا به برائت جار بزند، على آن روز در منى با ما جار مىزد و برائت را به مردم اعلام مىكرد و نيز مىگفت كه از اين به بعد هيچ مشركى حق زيارت ندارد و هيچ كس حق ندارد عريان طواف كند «2».و در تفسير المنار از ترمذى از ابن عباس نقل كرده كه گفت: رسول خدا (ص) ابا بكر را فرستاد- تا آنجا كه مىگويد: على (ع) در ايام تشريق (يازده و دوازده و سيزده ذى الحجه) برخاست و جار زد كه ذمه خدا و ذمه رسولش از هر مشركى بيزار است، اينك اى مشركين تا چهار ماه مىتوانيد در زمين آزادانه سير كنيد، و از امسال به بعد هيچ مشركى حق زيارت ندارد و كسى مجاز نيست عريان طواف نمايد، و داخل بهشت