ترجمه تفسیر المیزان جلد 9
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 282و همچنين مقايسهاى كه در روايت ابن سيرين آمده، ميان سقايت و عمارت بوده با هجرت، و ملحق شدن به رسول خدا (ص) و لوازم آن، كه عبارتست از جهاد و اعمال دينى شريف ديگر، چون در آن دارد: على (ع) عباس را دعوت به هجرت و پيوستن به رسول خدا (ص) كرد، و عباس جواب داد كه عمارت مسجد الحرام و پردهدارى كعبه را بگردن دارد.و اين معنا را ابن مردويه هم از شعبى نقل كرده، و در نقل وى دارد: عباس به على گفت: اگر تو پسر عموى پيغمبرى من عموى اويم، به اضافه اينكه من سقايت حاج و عمارت مسجد الحرام را هم دارم، پس خدا آيه" أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ ..." را نازل كرد «1».و نيز همين معنا را ابن ابى شيبه، ابو الشيخ و ابن مردويه از عبد اللَّه بن عبيده نقل كردهاند، و در آن دارد كه: عباس به على گفت: آيا من در كارى بهتر از هجرت نيستم؟ آيا اين من نيستم كه حاجيان را سقايت و مسجد الحرام را تعمير مىكنم؟ پس بدنبال اين گفتگو آيه مورد بحث نازل شد «2».بهر حال، آن چيزى كه اين روايت نيز در صدد بيان آن است مقايسه بين سقايت حاج و عمارت مسجد و بين هجرت و آثار مترتب بر آن مىباشد، از آن چيزهايى كه مستلزم ملحق شدن به پيغمبر است مانند جهاد كه از قبيل اعمال شريف دينى است.و همچنين روايت قرظى و روايات ديگرى كه در آن معنا وارد شده، مانند آن روايتى كه حاكم آن را صحيح دانسته، و روايتى كه عبد الرزاق از حسن نقل كرده كه گفته است:" آيه در باره عباس و على (ع) و عثمان و شيبه نازل شده" و همچنين روايت نعمانى كه گذشت، همه ظاهر در اين هستند كه نزاع در آنها در افضليت سقايت و عمارت و ايمان و جهاد بوده، با اين حال چه مزيتى در روايت نعمان بن بشير هست كه صاحب المنار از ميان همه اين روايات فقط آن را موافق كتاب دانسته؟و ثانيا اينكه گفت:" موضوع مفاخره از يك طرف اعمال نيكى بوده كه هم آسان و هم لذت بخش بوده، مانند سقايت و پردهدارى، و از طرف ديگر اعمال نيكى بوده دشوار، مانند ايمان و مهاجرت و جهاد" با مدلول آيات سازگار نيست، زيرا آيات همانطورى كه گفتيم، دلالت دارد بر اينكه مقايسه و مفاخره نامبردگان در ميان اعمال خالى از روح ايمان و اعمال زنده به روح ايمان بوده، مانند هجرت و جهاد از روى ايمان به خدا و روز جزا، و بنا بر اين ديگر