ترجمه تفسیر المیزان جلد 9
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 309ميان ما آمدى كه اهل وطنت از وطن بيرونت كرده بودند و ما به تو منزل و ماوى داديم، فقير و تهى دست بودى با تو مواسات كرديم، ترسان از دشمن بودى ايمنت ساختيم، بى يار و ياور بودى ياريت كرديم. انصار مجددا بعرض رسانيدند همه منتها از خدا و رسول اوست.حضرت فرمود: شما براى خاطر پشيزى از مال دنيا كه من بوسيله آن دلهايى را رام كردم تا اسلام بياورند ناراحت شدهايد؟ و آن نعمت عظمايى كه خدا بشما قسمت كرده و به دين اسلام هدايتتان فرموده هيچ در نظر نمىگيريد؟ اى گروه انصار! آيا راضى نيستيد كه يك مشت مردم مادى و كوتهفكر، شتر و گوسفند سوغاتى ببرند و شما رسول خدا را بسلامت سوغاتى ببريد؟ به آن خدايى كه جان من در دست اوست اگر مردم همه به يك طرف بروند، و انصار به طرف ديگرى بروند، من به آن طرف مىروم كه انصار مىروند. و اگر مساله هجرت نبود من خود را مردى از انصار مىخواندم. پروردگارا به انصار رحم كن، و به فرزندان و فرزندزادگان انصار رحم كن.اين بيان آن چنان در دلهاى انصار اثر گذاشت كه همه به گريه درآمده و محاسنشان از اشك چشمانشان خيس شد. آن گاه عرض كردند: ما به خدايى خداى تعالى و به رسالت تو راضى هستيم، و نسبت به اين معنا كه قسمت و سهم ما توحيد و ولايت تو شد خوشحال و مسروريم. آن گاه متفرق شدند.و انس بن مالك گفته است: رسول خدا (ص) در روز اوطاس جارزنى را دستور داد تا جار بزند كه: كسى دست به زن حامله دراز نكند تا بچهاش متولد شود، و به ساير زنان نيز دست نيازد تا از يك حيض پاك شوند.آن گاه دسته دسته مردم هوازن خود را در جعرانه به رسول خدا (ص) رسانيدند تا اسيران خود را بخرند و آزاد سازند. سخنگوى ايشان برخاست و گفت: يا رسول اللَّه! در ميان زنان اسير، خالهها و دايههاى خودت وجود دارند كه تو را در آغوش خود بزرگ كردهاند، و ما اگر با يكى از دو پادشاه عرب يعنى ابن ابى شمر و يا نعمان بن منذر روبرو شده و بر سرمان مىآمد آنچه كه در برخورد با تو بر سرمان آمده اميد مىداشتيم بر ما عطف و ترحم كنند، و تو از هر شخص ديگرى سزاوارتر به ترحمى. آن گاه ابياتى در اين باره انشاد كرد.رسول خدا (ص) پرسيد كه از اموال و اسيران كداميك را مىخواهيد و بيشتر دوست مىداريد؟ گفت: ما را ميان اموال و اسيران مخير كردى، و معلوم است كه علاقه ما به خويشاوندانمان بيشتر است، ما با تو در باره شتران و گوسفندان گفتگو نمىكنيم.حضرت فرمود: از اسيران آنچه سهم بنى هاشم مىشود مال شما، و اما بقيه را بايد با