ترجمه تفسیر المیزان جلد 9
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 37فربهى بود جسدش همان روز باد كرد و وقتى مىخواستند حركتش دهند گوشت بدنش جدا مىشد و مىريخت، رسول خدا (ص) فرمود: همانجا كه هست خاك و سنگ رويش بريزيد تا پنهان شود.آن گاه بر سر چاه آمد و كشتهها را يك به يك صدا زد و فرمود: آيا يافتيد و دستگيرتان شد كه آن وعدهاى كه پروردگارتان مىداد حق بود؟ من آنچه را كه پروردگارم وعدهام داده حق يافتم، چه خويشاوندان بدى بوديد براى پيغمبرتان، مرا تكذيب كرديد، و بيگانگان تصديقم كردند، مرا از وطنم بيرون كرديد، و بيگانگان منزلم دادند، با من به جنگ برخاستيد، بيگانگان ياريم كردند. اصحاب عرض كردند: يا رسول اللَّه با مردگان سخن مىگويى؟ فرمود: مسلما بدانيد كه ايشان فهميدند كه وعده پروردگارشان حق بود.و در روايت ديگرى دارد كه رسول خدا (ص) فرمود: شما زندگان آنچه را كه من گفتم بهتر و روشنتر از اين مردگان نشنيديد، چيزى كه هست ايشان نمىتوانند جواب مرا بدهند.مورخ نامبرده سپس اضافه مىكند كه: هزيمت قريش در هنگام ظهر بود، رسول خدا (ص) آن روز را تا به آخر، در بدر ماند و عبد اللَّه بن كعب را فرمود تا غنيمتها را تحويل گرفته و به مدينه حمل كند، و چند نفر از اصحاب خود را فرمود تا او را كمك كنند، آن گاه نماز عصر را در آنجا خواند و حركت كرد، هنوز آفتاب غروب نكرده بود كه بسرزمين" اثيل" رسيد و در آنجا بيتوته فرمود، چون بعضى از اصحابش آسيب ديده بودند- البته جراحاتشان خيلى زياد نبود- ذكوان بن عبد قيس را فرمود تا نيمه شب مسلمين را نگهبانى كند، نزديكىهاى آخر شب بود كه از آنجا حركت كرد «1».و در تفسير قمى در خبرى طولانى دارد: ابى جهل (در جنگ بدر) از صف مشركين بيرون آمد و در ميان دو صف صدا زد پروردگارا محمد از ميان ما بيشتر از ما قطع رحم كرد، و براى ما دينى آورد كه ما آن را نمىشناسيم پس او را در همين بامداد هلاك كن، خداى تعالى هم آيه" إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جاءَكُمُ الْفَتْحُ وَ إِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَ لَنْ تُغْنِيَ عَنْكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئاً وَ لَوْ كَثُرَتْ وَ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ" را نازل كرد.آن گاه رسول خدا (ص) مشتى ريگ برگرفت و به جانب آنان پاشيد و فرمود:" شاهت الوجوه- زشت باد اين روىها" و خداوند بادهايى را مامور كرد كه بر روى