ترجمه تفسیر المیزان جلد 9
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 444بعضى «1» ديگر در جواب اين اشكال گفتهاند: ضميرى كه در كلمه" عليهم" است به مؤمنين برمىگردد، نه به منافقين، و معنايش اين است:" منافقين مىترسند از اينكه سورهاى بر مؤمنين نازل شود و آنها را از آنچه در قلوب منافقين است خبر دهد، و يا خود منافقين را از منوياتشان خبر دهد".بعضى «2» ديگر اين جواب را رد كرده و گفتهاند اگر ضمير" عليهم" را به مؤمنين برگردانيم تفكيك در ضمائر لازم مىآيد. از اين نيز جواب دادهاند كه تفكيك ضمائر عيبى ندارد و منافاتى با بلاغت كلام ندارد، بله، اگر باعث شود كه معناى كلام در هم و بر هم و غير مفهوم بشود البته اشكال دارد، نه در همه جا.بعضى «3» ديگر اين جواب را پسنديده و چنين تاييد كردهاند كه: اصلا تفكيك ضماير لازم نمىآيد، براى اينكه قبلا هم ضميرى به مؤمنين برگشته بود و آن ضمير" ليرضوهم" بود كه مىفرمود: منافقين براى مؤمنين سوگند مىخورند تا بدينوسيله ايشان را راضى كنند، پس از آن خدا توبيخشان كرد كه اگر ايمان داريد خدا و رسول سزاوارترند كه شما آنها را راضى كنيد.اينك در اين آيه به طريق استيناف مطلب را از سرگرفته و مىفرمايد: منافقين در احترازند كه مبادا سورهاى بر مؤمنين نازل شود و آنها را از آنچه منافقين در دل نهفته دارند آگاه نمايد و در نتيجه وثوق و اطمينانى كه مؤمنين به ايشان دارند از بين برود، با اين حال كه سياق كلام در باره مؤمنين است اگر ضمير" عليهم" را هم به ايشان برگردانيم تفكيكى در ضماير بوجود نمىآيد.و ليكن اين تاييد صحيحى نيست، زيرا پر واضح است و جاى هيچ ترديدى نيست كه موضوع بحث در اين آيات و آيات بسيارى كه قبل و بعد از آنها و مربوط به آنها است همه منافقيناند، نه مؤمنين، و سياق، سياق خطاب به رسول خدا (ص) است نه به مؤمنين، و اگر در جمله" يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ" خطاب متوجه مؤمنين شده، در حقيقت التفاتى بوده كه بمنظور تذكر به يك غرض خاصى كه قبلا شرح داديم بكار رفته، و بعد از آن، جمله دوباره به سياق قبلى و اصلى برگشته و خطاب را متوجه رسول خدا (ص) نموده، پس معنا ندارد بگوئيم سياق آيات، سياق خطاب به مؤمنين است.و اگر سياق مربوط به مؤمنين بود جا داشت بفرمايد:" ان تنزل عليكم سورة تنبئكم بما فى قلوبهم- مىترسند سورهاى بر شما نازل شود و شما را به آنچه آنان در دل نهفته دارند خبر