ترجمه تفسیر المیزان جلد 9
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 450از ايمانشان بطرف كفر بروند.و چطور چنين فرضى ممكن نيست، و حال آنكه خداى تعالى كسانى را سراغ داده كه از ايمانى قوى دست برداشته و بطرف كفر گرائيدهاند، مانند آن كسى كه در آيه" وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ" «1» داستانش را آورده.و نيز آيه" إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً ..." «2» و آيات بسيارى ديگر كه در آنها متعرض كفر بعد از ايمان شده، همه وجود چنين مرتبهاى از ايمان را ممكن مىدانند، پس چه مانعى دارد كه اعتقاد، ما دام كه اعتقاد است و به مرحله اوج نرسيده از قلب زايل شود.بله، آن ايمان مستقر و اعتقاد راسخ است كه ديگر ممكن نيست از بين برود و خدا هم در بارهاش فرموده:" مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي" «3» و نيز فرموده:" فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ" «4».و جمله" إِنْ نَعْفُ عَنْ طائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ طائِفَةً" دلالت دارد بر اينكه منافقين نامبرده و مورد گفتگوى اين آيات، عده زيادى بودهاند و كلمه عذاب برايشان حتمى شده، و ديگر قابل برگشت نبودهاند حال، اگر بخاطر پارهاى مصالح عدهاى از ايشان مورد عفو قرار گيرند، بارى، بقيه بايد عذاب شوند، آنچه از نظم و سياق آيه استفاده مىشود اين است. و به عبارت ديگر در اين جمله رابطهاى كه ميان شرط (إن) و جزا (نعذب) هست در حقيقت رابطهايست تبعى و طفيلى و اصل آن رابطهاى است كه ميان جزا و يك امر ديگرى برقرار است كه شرط متعلق آن است، و آن اين است كه عذاب بر همه آنان واجب است، حال اگر بعضى از ايشان عفو شوند بقيه بدون تخلف عذاب خواهند شد.