ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 462

ما داشتيم بازى مى‏كرديم و آيه" كُنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ" در اين باره نازل شد- نقل از ابن عمر و زيد بن اسلم و محمد بن كعب.

قول ديگرى كه گفته‏اند اين است كه: مردى از منافقين گفته بود محمد به ما خبر مى‏دهد كه شتر فلانى در فلان و فلان بيابان است، و او از غيب چه خبر دارد؟ پس اين آيه نازل شد- نقل از مجاهد.

و نيز گفته شده كه اين آيه در باره عبد اللَّه بن ابى و گروهش نازل شده است- نقل از ضحاك «1».

و نيز در مجمع البيان در ذيل آيه" يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا" آمده كه در شان نزول اين آيه اختلاف است، بعضى گفته‏اند: رسول خدا (ص) در زير سايه درختى نشسته بود پس فرمود: بزودى مردى نزد شما مى‏آيد كه با دو چشم شيطانى به شما نگاه مى‏كند. چيزى نگذشت كه مردى چشم كبود وارد شد، حضرت فرمود: بر سر چيست كه اينقدر تو و اصحابت مرا بدگويى مى‏كنيد؟ مرد رفت و رفقاى خود را بياورد و همگى به خدا سوگند ياد كردند كه چنين حرفى نزده‏اند، بى درنگ اين آيه نازل شد- نقل از ابن عباس.

و گفته شده كه در جنگ تبوك منافقين با رسول خدا (ص) حركت كرده بودند، در بين راه هر وقت با يكديگر خلوت مى‏كردند رسول خدا (ص) را ناسزا مى‏گفتند و اصحابش را دشنام مى‏دادند و دين اسلام را مورد طعنه قرار مى‏دادند. حذيفه اين قضيه را به گوش رسول خدا (ص) رسانيد، حضرت ايشان را خواست و پرسيد اين حرفها چيست كه از شما براى من نقل مى‏كنند. آنها قسم خوردند كه ما چنين سخنانى نگفته‏ايم- نقل از ضحاك.

و نيز گفته شده كه اين آيه در باره جلاس بن سويد بن صامت نازل شده، و جهتش اين بود كه رسول خدا (ص) روزى در تبوك خطابه‏اى ايراد فرمود و در آن خطابه منافقين را پليد خواند و سرزنش كرد. جلاس گفت: به خدا سوگند اگر محمد در آنچه كه مى‏گويد راستگو باشد ما از خران بدتر باشيم. عامر بن قيس اين سخن را بشنيد و در جواب گفت: آرى، به خدا سوگند محمد راستگو است و شما هم از خران بدتريد. بعد از آنكه رسول خدا (ص) به مدينه بازگشت عامر بن قيس به حضورش شتافته، جريان را به عرضش رسانيد. جلاس در جواب گفت: اى رسول خدا! او دروغ مى‏گويد.

(1) مجمع البيان ج 5 ص 46- 50

/ 565