ترجمه تفسیر المیزان جلد 9
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 48اسناد دادن اطراف داستان به سبب الهى و غير عادى، و اين با استنادش به اسباب ظاهرى و عوامل طبيعى معهوده و اينكه مؤمنين كشته و رسول خدا (ص) سنگريزهها را پاشيده باشد هيچ منافاتى ندارد.و در جمله" وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً" از ظاهرش برمىآيد كه ضمير" منه" به خداى تعالى برمىگردد، و اين جمله غايت و نتيجه حاصله از اين واقعه را بيان مىكند، و نيز بر مىآيد كه جمله مزبور معطوف باشد به يك مقدرى محذوف كه اگر ظاهرش كنيم چنين مىشود:" انما فعل ذلك لمصالح عظيمة و ليبلى المؤمنين- اگر خداوند ايشان را كشت و سنگريزه به سويشان پاشيد براى مصالحى بود كه در نظر داشت، و براى اين بود كه مؤمنين را بنحو شايستهاى امتحان كند (اگر بلاء را به معناى امتحان بگيريم) و يا به مؤمنين نعمت شايستهاى ارزانى بدارد كه عبارت است از نابودى دشمنان و اعلاء كلمه توحيد به دست ايشان و بى نياز شدن آنان از راه به دست آوردن غنيمت".و جمله" إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ" تعليل جمله" وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ" است، و معنايش اين است كه اگر خداى تعالى ايشان را نعمت مىدهد براى اين است كه او نسبت به استغاثه آنان شنوا و به حالشان دانا است، و لذا در پاسخ استغاثهشان نعمت خوبى ارزانيشان مىدارد.و اما تفريعى كه در صدر آيه در جمله" فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ- پس شما ايشان را نكشتيد" مىباشد متعلق است به مضمون آيات قبلى كه مىفرمود:" إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ ..."، چون اين آيات منتهايى را كه خدا بر ايشان نهاده بود برمىشمرد و مىفرمود: خداوند ملائكه را به كمك ايشان فرستاد، و خواب را بر ايشان مسلط كرد، و باران را بر ايشان نازل كرد، و به ملائكه وحى فرستاد تا ايشان را تاييد نموده قدمهايشان را استوار گرداند، و در مقابل دلهاى دشمنانشان را پر از رعب و وحشت كند. بعد از اين بيانات به عنوان تفريع و نتيجهگيرى مىفرمايد:" پس شما ايشان را نكشتيد و ليكن خدا كشت و تو اى پيغمبر ريگها را نپاشيدى بلكه خدا پاشيد".و بنا بر اين، جمله" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمُ ... وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ" جمله معترضهاى است كه مربوط است به دو آيه قبل يعنى به جمله" فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنانٍ" و يا به معنايى كه از فحواى جملات استفاده مىشود، و تفريع مورد بحث يعنى جمله" فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ" بحسب نظم مربوط است بما قبل جمله" فَاضْرِبُوا ..."، و بسا در نظم آيات دو وجه ديگر گفته شود:يكى اينكه خداى سبحان وقتى در آيه قبلى مسلمين را امر به قتال كرد دنبال همان آيه