ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 496

را نفهمد و بگويد: اگر هفتاد بار قبول نمى‏شود من بيشتر استغفار مى‏كنم، و هر چه هم كسى ديگر (عمر) يادآورى كند و بگويد معناى آيه اين نيست باز هم بر جهل خود پافشارى كند، تا آنكه خداوند آيه ديگرى بفرستد، و او را از خواندن نماز بر جنازه منافق نامبرده نهى كند.

علاوه، در تمامى اين آياتى كه متعرض استغفار براى منافقان و نماز خواندن بر جنازه آنان شده، از قبيل آيه" اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ" و آيه" سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ" و آيه" وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً" در همه، نهى از استغفار و لغويت آن را تعليل كرده به اينكه: چون ايشان كافر و فاسقند، حتى در آيه" ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَ لَوْ كانُوا أُولِي قُرْبى‏ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحِيمِ" «1» از همين سوره هم كه نهى مى‏كند از استغفار براى مشركين، نهى را تعليل مى‏كند به اينكه چون آنها كافرند، و در آتش مخلد و جاودانه‏اند، و با اينحال ديگر معنا ندارد كه استغفار براى منافقين كافر و نماز خواندن بر جنازه آنان جايز باشد.

ثانيا سياق آيات مورد بحث كه يكى از آنها آيه" وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً ..." است، تصريح دارد بر اينكه اين آيه وقتى نازل شده كه رسول خدا (ص) در سفر و در راه رفتن به تبوك بوده و هنوز به مدينه مراجعت نكرده بود، و داستان تبوك در سال هشتم هجرت اتفاق افتاده، و مرگ عبد اللَّه بن ابى در مدينه در سال نهم از هجرت بوده، و همه اين شواهد از نظر روايات مسلم است. و با اين حال ديگر چه معنا دارد- بنا به نقل اين روايات- بگوئيم رسول خدا (ص) كنار قبر عبد اللَّه ايستاد تا نماز بخواند، ناگهان آيه" وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً ..." نازل شد.

و از اين عجيب‏تر آن مطلبى است كه در بعضى از روايات گذشته داشت: عمر به رسول خدا (ص) عرض كرد آيا بر جنازه او نماز مى‏خوانى با اينكه خدا تو را نهى كرده از اينكه بر جنازه منافقين نماز بخوانى؟! حضرت فرمود: پروردگارم مرا مخير كرده، آن گاه اين آيه نازل شد:" وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ..."، (زيرا آيه نهى صريح است نه تخيير).

و از اين هم عجيب‏تر مطلبى است كه در روايت آخرى بود، و آن اين بود:" سپس آيه" سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ" نازل شد" چون اين آيه در سوره منافقين است كه بعد از جنگ بنى المصطلق يعنى در سال پنجم هجرت نازل شد و آن روز عبد اللَّه بن ابى زنده بود، و در خود سوره منافقين كلام او را نقل كرده كه گفته بود:" لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ-

(1) سوره توبه آيه 113

/ 565